- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۹/۰۲
- بازدید: ۳۰۰۵
- شماره مطلب: ۵۲۷۵
-
چاپ
جون بن حوىّ؛ غلام ابوذر
سلام باد به جون آن که روح والا داشت!
نشان عشق و ارادت ز پنج مولا داشت
شد از نگاه ابوذر، مس وجودش زر
فروغ صدق و سعادت در او تجلّی داشت
ز فیض خدمت و درک حضور چار امام
کمال داشت، ادب داشت، جان دانا داشت
پس از امام حسن با حسین پیمان بست
ز بس یقین و وفا بر حسین زهرا داشت
به کاروان شهیدان کربلا پیوست
که این لیاقت و شایستگى ز تقوا داشت
به قتلگاه ز بعد شهادتش دیدند
که روى چون قمر و عطر و بوى گلها داشت
چو ریخت هستى خود را به خاک پاى حسین
سفید رو شد و خوشبو شد از دعاى حسین
-
نخل دین
اسلام ز سعی مسلمین ریشه گرفت
وز خون حسین نخل دین ریشه گرفت
نخلی که حسین روز عاشورا کاشت
از اشک عزای اربعین ریشه گرفت
-
تجسّم غربت
سلام ما به بقیع و بقاع ویرانش
بر آن حریم که باشد ملک نگهبانش
سلام ما به بقیع، آن تجسّم غربت
گواه بر سخنم تربت امامانش
-
لطف بى کرانه
لطف امام هادى و نور ولایتش
ما را اسیر کرده به دام محبتش
بر لطف بى کرانۀ او بستهایم دل
امشب که جلوهگر شده خورشید طلعتش
-
ساقۀ عرش
سرچشمۀ خیر و برکات است حسین
معراج صلات و صلوات است حسین
فرمود نبی: نوشته بر ساقۀ عرش
مصباح هدی، فُلک نجات است حسین
جون بن حوىّ؛ غلام ابوذر
سلام باد به جون آن که روح والا داشت!
نشان عشق و ارادت ز پنج مولا داشت
شد از نگاه ابوذر، مس وجودش زر
فروغ صدق و سعادت در او تجلّی داشت
ز فیض خدمت و درک حضور چار امام
کمال داشت، ادب داشت، جان دانا داشت
پس از امام حسن با حسین پیمان بست
ز بس یقین و وفا بر حسین زهرا داشت
به کاروان شهیدان کربلا پیوست
که این لیاقت و شایستگى ز تقوا داشت
به قتلگاه ز بعد شهادتش دیدند
که روى چون قمر و عطر و بوى گلها داشت
چو ریخت هستى خود را به خاک پاى حسین
سفید رو شد و خوشبو شد از دعاى حسین