مشخصات شعر

دست

ای دست! تو با خون جگر دست بشوی

وز خویش به دریای خطر دست بشوی

 

دادم به تو آب و خود نخوردم یعنی

از هستی عبّاس، دگر دست بشوی

 

دست

ای دست! تو با خون جگر دست بشوی

وز خویش به دریای خطر دست بشوی

 

دادم به تو آب و خود نخوردم یعنی

از هستی عبّاس، دگر دست بشوی

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×