- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۸/۰۶
- بازدید: ۷۴۲۷
- شماره مطلب: ۴۸۵۴
-
چاپ
حسین بن على (ع)
اى که اندر فُلک هستى، ناخدایى میکنى!
از کمال بندگى، کار خدایى میکنى
با نگاهى میگشایى عقدهی شب را ز صبح
نى همین در کار ما مشکلگشایى میکنى
مهر و ماه معرفت در دست و هر گمراه را
از ضلالت ذى سعادت، رهنمایى میکنى
اى همه کار تو معجز، یا حسین بن على!
بر سر نى هم عجب معجزنمایى میکنى!
میدهى انگشت و انگشتر به تیغ ساربان
زین عطا شاید که گویم کبرایى میکنى
بعد چندى دید زینب چون سرت بر نیزه گفت:
اى برادر! از چه از خواهر جدایى میکنى؟
دیر راهب را ز نور خود منوّر ساختى
وه! که با بیگانگان هم آشنایى میکنى
در سر ما افکنى هر دم هواى کربلا
ما هواداران عشقت را هوایى میکنى
من اگر خوبم اگر بد، نوکر کوى توام
تا به کى با نوکرت بىاعتنایى میکنى؟
اى «مؤیّد»! طعنه بر خرگاه شاهى میزنى
گر بفهمى بر چه درگاهى گدایى میکنى
-
نخل دین
اسلام ز سعی مسلمین ریشه گرفت
وز خون حسین نخل دین ریشه گرفت
نخلی که حسین روز عاشورا کاشت
از اشک عزای اربعین ریشه گرفت
-
تجسّم غربت
سلام ما به بقیع و بقاع ویرانش
بر آن حریم که باشد ملک نگهبانش
سلام ما به بقیع، آن تجسّم غربت
گواه بر سخنم تربت امامانش
-
لطف بى کرانه
لطف امام هادى و نور ولایتش
ما را اسیر کرده به دام محبتش
بر لطف بى کرانۀ او بستهایم دل
امشب که جلوهگر شده خورشید طلعتش
-
ساقۀ عرش
سرچشمۀ خیر و برکات است حسین
معراج صلات و صلوات است حسین
فرمود نبی: نوشته بر ساقۀ عرش
مصباح هدی، فُلک نجات است حسین
حسین بن على (ع)
اى که اندر فُلک هستى، ناخدایى میکنى!
از کمال بندگى، کار خدایى میکنى
با نگاهى میگشایى عقدهی شب را ز صبح
نى همین در کار ما مشکلگشایى میکنى
مهر و ماه معرفت در دست و هر گمراه را
از ضلالت ذى سعادت، رهنمایى میکنى
اى همه کار تو معجز، یا حسین بن على!
بر سر نى هم عجب معجزنمایى میکنى!
میدهى انگشت و انگشتر به تیغ ساربان
زین عطا شاید که گویم کبرایى میکنى
بعد چندى دید زینب چون سرت بر نیزه گفت:
اى برادر! از چه از خواهر جدایى میکنى؟
دیر راهب را ز نور خود منوّر ساختى
وه! که با بیگانگان هم آشنایى میکنى
در سر ما افکنى هر دم هواى کربلا
ما هواداران عشقت را هوایى میکنى
من اگر خوبم اگر بد، نوکر کوى توام
تا به کى با نوکرت بىاعتنایى میکنى؟
اى «مؤیّد»! طعنه بر خرگاه شاهى میزنى
گر بفهمى بر چه درگاهى گدایى میکنى