- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۸/۰۶
- بازدید: ۶۸۰
- شماره مطلب: ۴۸۴۴
-
چاپ
وداع
امشب اى ماه! بر نمیآیى
ز چه رو جلوهگر نمیآیى؟
همه جا را گرفته ظلمت شب
مگر اى ماه! بر نمیآیى؟
به رهى رفتهاى که میدانم
در بر ما دگر نمیآیى
همرهان تو عازم سفرند
تو مگر در سفر نمیآیى؟!
همه آماده و تو در خوابى
همره ما مگر نمیآیى؟
ره شام است و پُرخطر؛ با ما
پى دفع خطر نمیآیى؟!
از پى سرپرستى اُسرا
با من خونجگر نمیآیى؟
پى دلجویى یتیمانت
اى گرامى پدر! نمیآیى؟!
تو طبیبى و عابدین، بیمار
پى چرا با پسر نمیآیى؟
سر تو شمع کاروان باشد
خود تو با ما اگر نمیآیى
کاروان دل است عازم شام
تو «مؤیّد» مگر نمیآیى؟
-
نخل دین
اسلام ز سعی مسلمین ریشه گرفت
وز خون حسین نخل دین ریشه گرفت
نخلی که حسین روز عاشورا کاشت
از اشک عزای اربعین ریشه گرفت
-
تجسّم غربت
سلام ما به بقیع و بقاع ویرانش
بر آن حریم که باشد ملک نگهبانش
سلام ما به بقیع، آن تجسّم غربت
گواه بر سخنم تربت امامانش
-
لطف بى کرانه
لطف امام هادى و نور ولایتش
ما را اسیر کرده به دام محبتش
بر لطف بى کرانۀ او بستهایم دل
امشب که جلوهگر شده خورشید طلعتش
-
ساقۀ عرش
سرچشمۀ خیر و برکات است حسین
معراج صلات و صلوات است حسین
فرمود نبی: نوشته بر ساقۀ عرش
مصباح هدی، فُلک نجات است حسین
وداع
امشب اى ماه! بر نمیآیى
ز چه رو جلوهگر نمیآیى؟
همه جا را گرفته ظلمت شب
مگر اى ماه! بر نمیآیى؟
به رهى رفتهاى که میدانم
در بر ما دگر نمیآیى
همرهان تو عازم سفرند
تو مگر در سفر نمیآیى؟!
همه آماده و تو در خوابى
همره ما مگر نمیآیى؟
ره شام است و پُرخطر؛ با ما
پى دفع خطر نمیآیى؟!
از پى سرپرستى اُسرا
با من خونجگر نمیآیى؟
پى دلجویى یتیمانت
اى گرامى پدر! نمیآیى؟!
تو طبیبى و عابدین، بیمار
پى چرا با پسر نمیآیى؟
سر تو شمع کاروان باشد
خود تو با ما اگر نمیآیى
کاروان دل است عازم شام
تو «مؤیّد» مگر نمیآیى؟