مشخصات شعر

دریای عطش (بند چهارم)

ما لشگر عشقیم ولی دیر رسیدیم

ما گرچه جوانیم ولی پیر رسیدیم

 

بعد از اثر داغ کبودی به گل یاس

بعد از اثر قبضۀ شمشیر رسیدیم

 

بعد از غزل کوچۀ افروخته و در

بعد از تب حقّ و تب تکفیر رسیدیم

 

بعد از نگرانیّ پریشان یتیمان

ما هم همه با کاسۀ پر شیر رسیدیم

 

بعد از جگر سوخته در تشت پر از خون

بعد از غزل سرخ تن و تیر رسیدیم

 

بعد از غزل خواهرِ دنبال دویده

بعد از غزل نالۀ زنجیر رسیدیم

 

بعد از غزل شرم، پس از مشک دریده

بعد از غزل بغض گلوگیر رسیدیم

 

بعد از غزل مادر جان سوخته از اشک

بعد از غزل کودک بی‌شیر رسیدیم

 

بعد از غزل سبز اذانِ سرِ نیزه

بعد از غزل باور تکبیر رسیدیم

 

«ما جرم چه کردیم نزادیم بدان وقت؟»

ما جرم چه داریم اگر دیر رسیدیم؟

 

ما لشگر عشقیم و بجز اشک نداریم

تقدیر همین بود، به تقدیر رسیدیم

 

همراه شدیم آخر با مرکب سجاد

تا سوخت گلومان شب را در تب سجاد

دریای عطش (بند چهارم)

ما لشگر عشقیم ولی دیر رسیدیم

ما گرچه جوانیم ولی پیر رسیدیم

 

بعد از اثر داغ کبودی به گل یاس

بعد از اثر قبضۀ شمشیر رسیدیم

 

بعد از غزل کوچۀ افروخته و در

بعد از تب حقّ و تب تکفیر رسیدیم

 

بعد از نگرانیّ پریشان یتیمان

ما هم همه با کاسۀ پر شیر رسیدیم

 

بعد از جگر سوخته در تشت پر از خون

بعد از غزل سرخ تن و تیر رسیدیم

 

بعد از غزل خواهرِ دنبال دویده

بعد از غزل نالۀ زنجیر رسیدیم

 

بعد از غزل شرم، پس از مشک دریده

بعد از غزل بغض گلوگیر رسیدیم

 

بعد از غزل مادر جان سوخته از اشک

بعد از غزل کودک بی‌شیر رسیدیم

 

بعد از غزل سبز اذانِ سرِ نیزه

بعد از غزل باور تکبیر رسیدیم

 

«ما جرم چه کردیم نزادیم بدان وقت؟»

ما جرم چه داریم اگر دیر رسیدیم؟

 

ما لشگر عشقیم و بجز اشک نداریم

تقدیر همین بود، به تقدیر رسیدیم

 

همراه شدیم آخر با مرکب سجاد

تا سوخت گلومان شب را در تب سجاد

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×