مشخصات شعر

امتحان عشق

امتحان عشق، چون در کربلا آغاز شد

کودکی شش‌ماهه، بِین عاشقان، ممتاز شد

 

هر گلی کز شاخه افتاد و به خاک و خون تپید

باغبان عشق آمد با گلش، دم‌ساز شد

 

بِین هفتاد و دو گل، یک غنچه‌ی نشکفته بود

کآن هم آخر، روی دست باغبانش، باز شد

 

غنچه می‌خندید امّا باغبانش می‌گریست

یک جهان اندوه و غم، بنْهفته در این راز شد

 

نازم آن پروانه‌ی بی ‌بال و پر را! کز وفا

جان‌نثار شمع خود، بی‌ ناله و آواز شد

 

امتحان عشق

امتحان عشق، چون در کربلا آغاز شد

کودکی شش‌ماهه، بِین عاشقان، ممتاز شد

 

هر گلی کز شاخه افتاد و به خاک و خون تپید

باغبان عشق آمد با گلش، دم‌ساز شد

 

بِین هفتاد و دو گل، یک غنچه‌ی نشکفته بود

کآن هم آخر، روی دست باغبانش، باز شد

 

غنچه می‌خندید امّا باغبانش می‌گریست

یک جهان اندوه و غم، بنْهفته در این راز شد

 

نازم آن پروانه‌ی بی ‌بال و پر را! کز وفا

جان‌نثار شمع خود، بی‌ ناله و آواز شد

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×