مشخصات شعر

خدا نگه‌دار

چون میسّر نشود، فرصت دیدار شما

ما که رفتیم، خداوند نگه‌دار شما!

 

نامتان روی علم بود و ز دستم افتاد

کاش! برداردش از خاک، علم‌دار شما

 

جُرم عشق است که صیّاد چنین بسته مرا

او ندانست که ماییم گرفتار شما

 

خسته بودم، اگرم دست به دیواری رفت

ورنه تکیه نکنم، جز سر دیوار شما

 

دیدۀ پنجره بسته است به دیدار بهار

دام پاییز کمین کرده به گلزار شما

 

باد هم از نفس افتاده و یاری نکند

شرح حالی دهد از پیکِ سرِ دار شما

 

جان آقا! نکند تشنه بیایی این‌ جا

آب هم نیست در این شهر، طرف‌دار شما

 

پشت هر بام کمین کرده، کسی منتظر است

سنگ‌ها دیده به راهند، به دیدار شما

 

آخرین جملۀ دلداده‌ی‌تان «خواهشی» است

باز گردید؛ «خداوند نگه‌دار شما!»

خدا نگه‌دار

چون میسّر نشود، فرصت دیدار شما

ما که رفتیم، خداوند نگه‌دار شما!

 

نامتان روی علم بود و ز دستم افتاد

کاش! برداردش از خاک، علم‌دار شما

 

جُرم عشق است که صیّاد چنین بسته مرا

او ندانست که ماییم گرفتار شما

 

خسته بودم، اگرم دست به دیواری رفت

ورنه تکیه نکنم، جز سر دیوار شما

 

دیدۀ پنجره بسته است به دیدار بهار

دام پاییز کمین کرده به گلزار شما

 

باد هم از نفس افتاده و یاری نکند

شرح حالی دهد از پیکِ سرِ دار شما

 

جان آقا! نکند تشنه بیایی این‌ جا

آب هم نیست در این شهر، طرف‌دار شما

 

پشت هر بام کمین کرده، کسی منتظر است

سنگ‌ها دیده به راهند، به دیدار شما

 

آخرین جملۀ دلداده‌ی‌تان «خواهشی» است

باز گردید؛ «خداوند نگه‌دار شما!»

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×