- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۵/۰۴
- بازدید: ۲۲۷۷
- شماره مطلب: ۳۷۷۷
-
چاپ
مصیبت حضرت رقیّه خاتون (س)
امشب دگر این دیدۀ من آب ندارد
آرام و قرار این دل بیتاب ندارد
مرغ دل من در قفس سینۀ سوزان
چون مرغ شباهنگ دگر خواب ندارد
بس خون دل از دیده فشاندم که دو چشمم
چون چشمۀ خشکیده دگر آب ندارد
از بس دل عمّه ز غم هجر گرفته
دیگر دل او، چون دل من تاب ندارد
هر کس که مرا دید به ویرانه مکان است
گفتا: مگر این طفل حزین باب ندارد؟
دامان من از اشک بصر، مخزن دُرّ است
کس همچو من اینقدر دُر ناب ندارد
در انجمن غمزدگان[1]، «محرم» مدّاح
جز نالۀ جانسوز چو احباب ندارد
[1]. اشاره دارد به جلسات هفتگی شاعر با عنوان «انجمن غمزدگان حضرت رقیّه».
-
اهتزاز
تا پرچم تو در اهتزاز است حسین!
پاینده و جاوید، نماز است حسین!
از خون تو محکم شده آیین نبی
اسلام هم از تو سرفراز است حسین!
-
میزبان کی این چنین آزار بر مهمان کند؟
این فلک تا کی ستم بر جان مظلومان کند؟
آشیان بیگناهان را چرا ویران کند؟
از چه فرزندان مسلم را به صد آوارگی
گاه در صحرا کشاند، گاه در زندان کند؟
-
مصیبت حضرت رقیّه خاتون (س)
رقیّه، دختر شاه شهیدان
ز هجران پدر شد دیده گریان
صدای گریهاش در آن دل شب
شرر زد بر دل و بر جان زینب
-
مصیبت حضرت رقیّه خاتون (س)
به امّید پدر، یک شب به شهر شام خوابیدم
که شاید بینم اندر خواب، رخسار پدر؛ دیدم
مرا جا داد در آغوش مهرش از سرِ یاری
گه او بوسید رخسارم، منش گه چهره بوسیدم
مصیبت حضرت رقیّه خاتون (س)
امشب دگر این دیدۀ من آب ندارد
آرام و قرار این دل بیتاب ندارد
مرغ دل من در قفس سینۀ سوزان
چون مرغ شباهنگ دگر خواب ندارد
بس خون دل از دیده فشاندم که دو چشمم
چون چشمۀ خشکیده دگر آب ندارد
از بس دل عمّه ز غم هجر گرفته
دیگر دل او، چون دل من تاب ندارد
هر کس که مرا دید به ویرانه مکان است
گفتا: مگر این طفل حزین باب ندارد؟
دامان من از اشک بصر، مخزن دُرّ است
کس همچو من اینقدر دُر ناب ندارد
در انجمن غمزدگان[1]، «محرم» مدّاح
جز نالۀ جانسوز چو احباب ندارد
[1]. اشاره دارد به جلسات هفتگی شاعر با عنوان «انجمن غمزدگان حضرت رقیّه».