- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۵/۰۴
- بازدید: ۱۱۹۷
- شماره مطلب: ۳۷۷۶
-
چاپ
مصیبت حضرت رقیّه خاتون (س)
مژده! ای عمّه! که امشب پدرم آمده است
سرور تشنهلبان، تاج سرم آمده است
کشتۀ راه خدا، تشنه لب کرببلا
خوب شد، عمّه! که نور بصرم آمده است
عمّه! دیگر نهراسم ز جفای دشمن
که ز الطاف خدایی، ظفرم آمده است
خسرو هر دو جهان، ناصر قرآن مجید
روشنیبخش دو چشمان ترم آمده است
گر شب تار خرابه شده روشن چون روز
بیسبب نیست که امشب قمرم آمده است
آمده تا که مرا از قفس آزاد کند
سوی جنّات برین، راهبرم آمده است
خواهم از جان و دل، ای عمّه! حلالم سازی
باش آگه که دلیل سفرم آمده است
«محرم» و انجمن غمزدگان، ای عمّه!
باری؛ آن بزم عزا در نظرم آمده است
-
اهتزاز
تا پرچم تو در اهتزاز است حسین!
پاینده و جاوید، نماز است حسین!
از خون تو محکم شده آیین نبی
اسلام هم از تو سرفراز است حسین!
-
میزبان کی این چنین آزار بر مهمان کند؟
این فلک تا کی ستم بر جان مظلومان کند؟
آشیان بیگناهان را چرا ویران کند؟
از چه فرزندان مسلم را به صد آوارگی
گاه در صحرا کشاند، گاه در زندان کند؟
-
مصیبت حضرت رقیّه خاتون (س)
رقیّه، دختر شاه شهیدان
ز هجران پدر شد دیده گریان
صدای گریهاش در آن دل شب
شرر زد بر دل و بر جان زینب
-
مصیبت حضرت رقیّه خاتون (س)
به امّید پدر، یک شب به شهر شام خوابیدم
که شاید بینم اندر خواب، رخسار پدر؛ دیدم
مرا جا داد در آغوش مهرش از سرِ یاری
گه او بوسید رخسارم، منش گه چهره بوسیدم
مصیبت حضرت رقیّه خاتون (س)
مژده! ای عمّه! که امشب پدرم آمده است
سرور تشنهلبان، تاج سرم آمده است
کشتۀ راه خدا، تشنه لب کرببلا
خوب شد، عمّه! که نور بصرم آمده است
عمّه! دیگر نهراسم ز جفای دشمن
که ز الطاف خدایی، ظفرم آمده است
خسرو هر دو جهان، ناصر قرآن مجید
روشنیبخش دو چشمان ترم آمده است
گر شب تار خرابه شده روشن چون روز
بیسبب نیست که امشب قمرم آمده است
آمده تا که مرا از قفس آزاد کند
سوی جنّات برین، راهبرم آمده است
خواهم از جان و دل، ای عمّه! حلالم سازی
باش آگه که دلیل سفرم آمده است
«محرم» و انجمن غمزدگان، ای عمّه!
باری؛ آن بزم عزا در نظرم آمده است