- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۵/۰۳
- بازدید: ۲۵۰۰
- شماره مطلب: ۳۷۴۲
-
چاپ
آهو
قصد کرده است تمام جگرم را ببرد
با خودش دلخوشی دور وبرم را ببرد
من همین خوش قد و بالای حرم را دارم
یک نفر نیست از این جا پسرم را ببرد؟
دسترنج همۀ زحمت من این آهوست
چقدر چشم نشسته، ثمرم را ببرد
این چه رسمی است پسر جای پدر ذبح شود؟
حاضرم پای پسرهام، سرم را ببرد
تا به یعقوبِ نگاهم نرسیده خبرش
میشود باد برایش خبرم را ببرد
نیزه دنبال دلم بود، تنش را میگشت
قصد کرده است بیاید جگرم را ببرد
صد پسر خواسته بودم ز خدا، آخر داد
صد علی داد به من ...
-
هر جا سخن از خاک دری هست، سری هست
تشخیص تو سخت است علی یا که رسولی؟!
پس لطف بفرما و بفرما که کدامی؟
تو مستحب الطاعه ترین واجب مایی
هر چند امامت نکنی، باز امامی
-
زهرای کربلا
«ای ماورای حد تصور، کمال تو»
بالاتر از پریدن جبریل، بال تو...غیر از حسینِ فاطمه چیزی ندیدهایم
در انعکاس آینههای زلال تونزدیک سایههای عبورت نمیشویم
نامحرمان عشق کجا و خیال تو؟ -
چقدر با سر زانو به کربلا رفتند
بدون چون و بدون چرا نمیماندند
شبیه رود، شبیه صبا، نمیماندند
چه کربلاست که عالم بههوش میآید
پس از شنیدن چاووشها نمیماندند
-
آیههای تقدیر
گاه لیلایی و گهی مجنون
گاه مجنونم و گهی لیلا
گاه خورشید و گاه آیینه
روبهروی همیم در همه جا
آهو
قصد کرده است تمام جگرم را ببرد
با خودش دلخوشی دور وبرم را ببرد
من همین خوش قد و بالای حرم را دارم
یک نفر نیست از این جا پسرم را ببرد؟
دسترنج همۀ زحمت من این آهوست
چقدر چشم نشسته، ثمرم را ببرد
این چه رسمی است پسر جای پدر ذبح شود؟
حاضرم پای پسرهام، سرم را ببرد
تا به یعقوبِ نگاهم نرسیده خبرش
میشود باد برایش خبرم را ببرد
نیزه دنبال دلم بود، تنش را میگشت
قصد کرده است بیاید جگرم را ببرد
صد پسر خواسته بودم ز خدا، آخر داد
صد علی داد به من ...