- تاریخ انتشار: ۱۳۹۴/۱۲/۰۶
- بازدید: ۱۳۹۵۰
- شماره مطلب: ۳۵۱۱
-
چاپ
مادر یاسها
و این بغض نفسگیر زمین است
که قلب هر کرانه آتشین است
افقها در حصار ابر و باران
چقدر این آسمان اندوهگین است
چکد صد شعله اشک از چشم گردون
و اینجا آب با آتش قرین است
به روی نخلهای غم گرفته
غبار تربت امّالبنین است
دلم شد زائر قبر غریبش
فضای این غریبستان حزین است
به کُنجی در بقیعش مینشینم
غم او با دل من همنشین است
فراق چار یاس خویش را دید
همین مادر که جسمش بر زمین است
چه سنگین است این داغ جگرسوز
که از هر شعلهاش، هر سو طنین است
به دنبال غم جانسوز بانو
صدای نالۀ حبلالمتین است
چه بانویی که دامان شریفش
تجلیگاه یاس و یاسمین است
همان یاسی که سقا بود و تشنه
همان یاسی که خونش بر جبین است
بقیع و یک غروب حزنانگیز
دل «یاسر» از این منظر غمین است
-
راه عشق
راه عشق است این و راه ساده نیست
برنخیزد هرکسی آماده نیست
جادهای گلگونتر از دلهای پاک
مرکبی جز عشق در این جاده نیست
-
تکاپوی بهشت
من میروم اما به تکاپوی بهشت
با جان و دلی معطر از بوی بهشت
هم کرب و بلا بهشت و هم شهر نجف
یعنی ز بهشت میروم سوی بهشت
-
بهشت عشق
دل تشنه لب چشمۀ جوشان ولاست
جان در طلب روضۀ رضوان خداست
یک سمت بهشت نور شد شهر نجف
یک سمت بهشت عشق هم کرب و بلاست
-
مروۀ عشق
از مروۀ عشق در صفا خواهم رفت
لب تشنه پی آب بقا خواهم رفت
با اذن علی که اولین خورشید است
از شهر نجف به کربلا خواهم رفت
مادر یاسها
و این بغض نفسگیر زمین است
که قلب هر کرانه آتشین است
افقها در حصار ابر و باران
چقدر این آسمان اندوهگین است
چکد صد شعله اشک از چشم گردون
و اینجا آب با آتش قرین است
به روی نخلهای غم گرفته
غبار تربت امّالبنین است
دلم شد زائر قبر غریبش
فضای این غریبستان حزین است
به کُنجی در بقیعش مینشینم
غم او با دل من همنشین است
فراق چار یاس خویش را دید
همین مادر که جسمش بر زمین است
چه سنگین است این داغ جگرسوز
که از هر شعلهاش، هر سو طنین است
به دنبال غم جانسوز بانو
صدای نالۀ حبلالمتین است
چه بانویی که دامان شریفش
تجلیگاه یاس و یاسمین است
همان یاسی که سقا بود و تشنه
همان یاسی که خونش بر جبین است
بقیع و یک غروب حزنانگیز
دل «یاسر» از این منظر غمین است