مشخصات شعر

سنگواره

سردار سرشکستۀ دارالعماره‌ام

آید اذان مغرب غم از مناره‌ام

 

گفتم بیا حسین، زبانم بریده باد

با این گناه لایق نار و شراره‌ام

 

با دست‌های بسته مگر می‌شود چه کرد؟

شوریده‌وار منتظر راه چاره‌ام

 

شاید نسیم حرف دلم را به او رساند

شاید تمام شد هدف نیمه کاره‌ام

 

شد دانه‌های اشک غرورم جریحه‌دار

تسبیح یکصد و دهمین استخاره‌ام

 

وقت حسین گفتن من کوفیان چرا؟

با مشت می‌زنید به لب‌های پاره‌ام

 

عاشق‌ترین سفیرم و در حیرتم چرا؟

در آسمان شهر شما بی‌ستاره‌ام

 

کوری چشم‌تان سر دروازه، روی دار

زخمی‌ترین بدون سر خوش‌قواره‌ام

 

حرف صریح من به دلی کارگر نشد

دنبال یک رباعی پر استعاره‌ام

سنگواره

سردار سرشکستۀ دارالعماره‌ام

آید اذان مغرب غم از مناره‌ام

 

گفتم بیا حسین، زبانم بریده باد

با این گناه لایق نار و شراره‌ام

 

با دست‌های بسته مگر می‌شود چه کرد؟

شوریده‌وار منتظر راه چاره‌ام

 

شاید نسیم حرف دلم را به او رساند

شاید تمام شد هدف نیمه کاره‌ام

 

شد دانه‌های اشک غرورم جریحه‌دار

تسبیح یکصد و دهمین استخاره‌ام

 

وقت حسین گفتن من کوفیان چرا؟

با مشت می‌زنید به لب‌های پاره‌ام

 

عاشق‌ترین سفیرم و در حیرتم چرا؟

در آسمان شهر شما بی‌ستاره‌ام

 

کوری چشم‌تان سر دروازه، روی دار

زخمی‌ترین بدون سر خوش‌قواره‌ام

 

حرف صریح من به دلی کارگر نشد

دنبال یک رباعی پر استعاره‌ام

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×