مشخصات شعر

مثل همیشه

دردم مداوا می‌کنی مثل همیشه

عقده ز دل وا می‌کنی مثل همیشه

 

آئینه زیبا می‌شود با یک نگاهت

دل را تو شیدا می‌کنی مثل همیشه

 

دروازۀ لطف و کرم را می‌گشایی

وقتی که لب وا می‌کنی مثل همیشه

 

از گوشۀ چشمت کَرَم می‌ریزد آقا

از بس که غوغا می‌کنی مثل همیشه

 

پروندۀ اعمال ما گر چه سیاه است

می‌دانم امضا می‌کنی مثل همیشه

 

دل مرده‌ام اما تو با یک گوشه چشمی

کار مسیحا می‌کنی مثل همیشه

 

بهر ظهور خود چرا این یوسف عشق

امروز و فردا می‌کنی مثل همیشه

 

تو مثل بابایت علی غم‌های خود را

با چاه نجوا می‌کنی مثل همیشه

 

تو مثل زهرا مادرت از بس که خوبی

با ما مدارا می‌کنی مثل همیشه

 

شب‌های جمعه کربلا همراه مادر

تو روضه بر پا می‌کنی مثل همیشه

مثل همیشه

دردم مداوا می‌کنی مثل همیشه

عقده ز دل وا می‌کنی مثل همیشه

 

آئینه زیبا می‌شود با یک نگاهت

دل را تو شیدا می‌کنی مثل همیشه

 

دروازۀ لطف و کرم را می‌گشایی

وقتی که لب وا می‌کنی مثل همیشه

 

از گوشۀ چشمت کَرَم می‌ریزد آقا

از بس که غوغا می‌کنی مثل همیشه

 

پروندۀ اعمال ما گر چه سیاه است

می‌دانم امضا می‌کنی مثل همیشه

 

دل مرده‌ام اما تو با یک گوشه چشمی

کار مسیحا می‌کنی مثل همیشه

 

بهر ظهور خود چرا این یوسف عشق

امروز و فردا می‌کنی مثل همیشه

 

تو مثل بابایت علی غم‌های خود را

با چاه نجوا می‌کنی مثل همیشه

 

تو مثل زهرا مادرت از بس که خوبی

با ما مدارا می‌کنی مثل همیشه

 

شب‌های جمعه کربلا همراه مادر

تو روضه بر پا می‌کنی مثل همیشه

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×