- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۱/۰۳
- بازدید: ۳۰۹۶
- شماره مطلب: ۳۲۸۸
-
چاپ
مادر دو آینه
بانوی صبر ای گهر عشق را امین
عاشقترین نگاه اهورایی زمین
ای در طواف سایۀ چشم تو آفتاب
از خرمن شکوه تو احساس خوشهچین
در عصمت صدای تو تکثیر میشود
هفتاد و دو غزل به نواهای دلنشین
در سینۀ تو عطر شکیبایی خداست
مهر صبوری است تو را نقش بر جبین
از باغ دامن تو به معراج میرسند
نیلوفران از نفسِ صبحدم متین
ای مادر دو آینه در کربلای عشق
ای خواهر و تلألو خورشید پنجمین
نوشیدهاند شیر تو این شیرمردها
شیدا شدند از دم پاک تو این چنین
در فصل داغ، خون جگرگوشههای توست
بر لالهزار خاتم حقّانیت نگین
در قاب چشمهای تو عکس شهید، چیست؟
تصویر ناب سرخ شکفتن به باغ دین
روزی که باغ آینهها را نشسته بود
دست تطاول غم پاییز در کمین
با ذوالفقار خطبۀ حق باور تو شد
خورشید عدل جلوهگر از مشرقی مبین
از منطق بلیغ دل تو ظهور کرد
منشور محکمات خدا نور یا و سین
در مکتب شهامت خود پروراندهای
یاران روز حادثه، مردان آهنین
بردی به دوش بار امانت چه بردبار
از مهد ناز تا به نفسهای واپسین
-
چراغ کربلا
در این صحرا که خارش، بوسه میزد دامن ما را
به پای جان سماعی هست در خون گلشن ما را
سماعی بی سرو بی دست، اما آنچنان موزون
که نی نجوا کند آهنگ از خود رفتن ما را
-
سرسبز
چون چشمه برآمده است سرسبز شود
با چشم تر آمده است سرسبز شود
با جاری خون به عرصۀ عاشورا
پیرانه سر آمده است سرسبز شود
-
داغ سرخ
هر چند نگاه تو مقیّد به رضاست
در باغ دلت عطر بهشت شهداست
در سینۀ مجروح تو داغی سرخ از
خورشیدِ به خون نشستۀ کرببلاست
مادر دو آینه
بانوی صبر ای گهر عشق را امین
عاشقترین نگاه اهورایی زمین
ای در طواف سایۀ چشم تو آفتاب
از خرمن شکوه تو احساس خوشهچین
در عصمت صدای تو تکثیر میشود
هفتاد و دو غزل به نواهای دلنشین
در سینۀ تو عطر شکیبایی خداست
مهر صبوری است تو را نقش بر جبین
از باغ دامن تو به معراج میرسند
نیلوفران از نفسِ صبحدم متین
ای مادر دو آینه در کربلای عشق
ای خواهر و تلألو خورشید پنجمین
نوشیدهاند شیر تو این شیرمردها
شیدا شدند از دم پاک تو این چنین
در فصل داغ، خون جگرگوشههای توست
بر لالهزار خاتم حقّانیت نگین
در قاب چشمهای تو عکس شهید، چیست؟
تصویر ناب سرخ شکفتن به باغ دین
روزی که باغ آینهها را نشسته بود
دست تطاول غم پاییز در کمین
با ذوالفقار خطبۀ حق باور تو شد
خورشید عدل جلوهگر از مشرقی مبین
از منطق بلیغ دل تو ظهور کرد
منشور محکمات خدا نور یا و سین
در مکتب شهامت خود پروراندهای
یاران روز حادثه، مردان آهنین
بردی به دوش بار امانت چه بردبار
از مهد ناز تا به نفسهای واپسین