- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۲/۱۱
- بازدید: ۳۳۶۲
- شماره مطلب: ۳۱۸۳
-
چاپ
نسخۀ ایرانی کربوبلا
از شب میلاد تو این گونه حاصل میشود
ماه روز اول ذیالقعده کامل میشود
گوئیا شأن نزولش میشود ایران ما
هر چه بر «موسی بن جعفر» سوره نازل میشود
پای او «شاهچراغ» و دستها «عبدالعظیم»
چشم ایران چون که مشهد گشت، قم دل میشود
خاک مشهد نسخۀ ایرانی کربوبلاست
حضرت معصومه زینب را معادل میشود
هر چه قابلتر در این مجموعه ناقابلتر است
هر چه ناقابل در این مجموعه قابل میشود
هر کسی از خویش داخل گشت خارج میشود
هر کسی از خویش خارج گشت داخل میشود
هر کسی در شهر عاقل گشت عاشق هم نشد
هر کسی در صحن عاشق گشت عاقل میشود
رتبهها بر عکس دنیا میدهد اینجا جواب
شاه با ترفیع در صحن تو سائل میشود
در حریمت شعر گفتن کار خود را میکند
«شاطر عباس قمی» هم گاه «دعبل» میشود
اشک وقتی واقعی شد در حرم هم سر گرفت
پس به جای مُهر پیشانی من گل میشود
تا چهل شهر مجاور وسعت اکرام توست
پس منِ همسایهات را نیز شامل میشود
مشکلات سختم آسان شد ولی کاری بکن
از حریمت دل بریدن باز مشکل میشود
-
نهایت توحید
تو آمدی زمین و زمان بیقرار شد
توحید در نهایت خود آشکار شد
با روی کار آمدن رویت، آفتاب؛
از کار سروری جهان برکنار شد
-
اقیانوس آرام
دوتا بازو به دنیا آمده، نامش اباالفضل است
دوتا ابرو که وقت رزم، پیغامش اباالفضل است
به وقت رزم قاسم از رجزهای علی اکبر
اگر وامی گرفته، ضامن وامش اباالفضل است
-
روز برادر
اگر در خاک آذربایجان، جانان اباالفضل است
دلیل جان به اسم شهر زنجان، جان ابالفضل است
ستون خیمۀ کرب و بلا در باد و در طوفان
نمیافتد یقین تا تکیهگاه آن اباالفضل است
-
سیاهتر شده ماه محرم از چشمش
نه اینکه سر بزند ماهتاب از دستش
على ست، سرزده یک آفتاب از دستش
براى ثبت نگین عقیق عباسى
على ست ساخته امشب رکاب از دستش
نسخۀ ایرانی کربوبلا
از شب میلاد تو این گونه حاصل میشود
ماه روز اول ذیالقعده کامل میشود
گوئیا شأن نزولش میشود ایران ما
هر چه بر «موسی بن جعفر» سوره نازل میشود
پای او «شاهچراغ» و دستها «عبدالعظیم»
چشم ایران چون که مشهد گشت، قم دل میشود
خاک مشهد نسخۀ ایرانی کربوبلاست
حضرت معصومه زینب را معادل میشود
هر چه قابلتر در این مجموعه ناقابلتر است
هر چه ناقابل در این مجموعه قابل میشود
هر کسی از خویش داخل گشت خارج میشود
هر کسی از خویش خارج گشت داخل میشود
هر کسی در شهر عاقل گشت عاشق هم نشد
هر کسی در صحن عاشق گشت عاقل میشود
رتبهها بر عکس دنیا میدهد اینجا جواب
شاه با ترفیع در صحن تو سائل میشود
در حریمت شعر گفتن کار خود را میکند
«شاطر عباس قمی» هم گاه «دعبل» میشود
اشک وقتی واقعی شد در حرم هم سر گرفت
پس به جای مُهر پیشانی من گل میشود
تا چهل شهر مجاور وسعت اکرام توست
پس منِ همسایهات را نیز شامل میشود
مشکلات سختم آسان شد ولی کاری بکن
از حریمت دل بریدن باز مشکل میشود