- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۸/۰۳
- بازدید: ۳۶۰۵
- شماره مطلب: ۳۱۷۴
-
چاپ
«جعده» و «رباب»
حسن شدی که غریبی همیشه ناب بماند
رد دو دست اباالفضل روی آب بماند
حسن شدی که سؤال غریب کیست در عالم
میان کوچه و گودال بیجواب بماند
حسین نیز غریب است اگر شبیه برادر
ولی بناست بقیع حسن خراب بماند
کمی ز غصهی تو رخنه کرده است به بیرون
تفاوت زن چون «جعده» و «رباب» بماند
به احترام حسین سه روز مانده به گودال
بناست زائر تو زیر آفتاب بماند
-
نهایت توحید
تو آمدی زمین و زمان بیقرار شد
توحید در نهایت خود آشکار شد
با روی کار آمدن رویت، آفتاب؛
از کار سروری جهان برکنار شد
-
اقیانوس آرام
دوتا بازو به دنیا آمده، نامش اباالفضل است
دوتا ابرو که وقت رزم، پیغامش اباالفضل است
به وقت رزم قاسم از رجزهای علی اکبر
اگر وامی گرفته، ضامن وامش اباالفضل است
-
روز برادر
اگر در خاک آذربایجان، جانان اباالفضل است
دلیل جان به اسم شهر زنجان، جان ابالفضل است
ستون خیمۀ کرب و بلا در باد و در طوفان
نمیافتد یقین تا تکیهگاه آن اباالفضل است
-
سیاهتر شده ماه محرم از چشمش
نه اینکه سر بزند ماهتاب از دستش
على ست، سرزده یک آفتاب از دستش
براى ثبت نگین عقیق عباسى
على ست ساخته امشب رکاب از دستش
«جعده» و «رباب»
حسن شدی که غریبی همیشه ناب بماند
رد دو دست اباالفضل روی آب بماند
حسن شدی که سؤال غریب کیست در عالم
میان کوچه و گودال بیجواب بماند
حسین نیز غریب است اگر شبیه برادر
ولی بناست بقیع حسن خراب بماند
کمی ز غصهی تو رخنه کرده است به بیرون
تفاوت زن چون «جعده» و «رباب» بماند
به احترام حسین سه روز مانده به گودال
بناست زائر تو زیر آفتاب بماند