مشخصات شعر

ز سوز جگر گریست

تنها، نه خون به داغ پدر از بصر گریست

هر جا که آب دید، به یاد پدر گریست

 

چون دید گوسفند ذبیحی به هر کجا

آهی کشید و سخت ز سوز جگر گریست

 

از داغ جانگداز شهیدان کربلا

هم در حضر گریست و هم در سفر گریست

 

با یاد تشنه‌کام شهید لب فرات

از صبح تا به شام، ز شب تا سحر گریست

 

چون شمع، در مصیبت یاران خویشتن

هر جا نشست سوخت، به هر رهگذر گریست

 

مژده! ندید همچو علی چشم روزگار

یک عمر در عزای پدر، چون پدر گریست

 

ز سوز جگر گریست

تنها، نه خون به داغ پدر از بصر گریست

هر جا که آب دید، به یاد پدر گریست

 

چون دید گوسفند ذبیحی به هر کجا

آهی کشید و سخت ز سوز جگر گریست

 

از داغ جانگداز شهیدان کربلا

هم در حضر گریست و هم در سفر گریست

 

با یاد تشنه‌کام شهید لب فرات

از صبح تا به شام، ز شب تا سحر گریست

 

چون شمع، در مصیبت یاران خویشتن

هر جا نشست سوخت، به هر رهگذر گریست

 

مژده! ندید همچو علی چشم روزگار

یک عمر در عزای پدر، چون پدر گریست

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×