- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۸/۰۲
- بازدید: ۴۰۹۳
- شماره مطلب: ۳۰۳۷
-
چاپ
فاتح شام
زینب آمد شام را یک باره ویران کرد و رفت
اهل عالم را ز کار خویش حیران کرد و رفت
از زمین کربلا تا کوفه و شام خراب
هر کجا بنهاد پا فتحی نمایان کرد و رفت
با لسان مرتضی از ماجرای نینوا
خطبهای جانسوز اندر کوفه عنوان کرد و رفت
تا بماند دین احمد با کلام جانفزا
عالمی را دوستدار اهل ایمان کرد و رفت
فاش میگویم من آن بانوی عُظمای دلیر
از بیان خویش دشمن را هراسان کرد و رفت
بر فراز نیزه آن قرآن ناطق را بدید
با عمل آن بیقرین، اثبات قرآن کرد و رفت
در دیار شام بر پا کرد از نو انقلاب
سنگر اهل ستم را سست بنیان کرد و رفت
خطبهی غرّا، بیان فرمود در کاخ یزید
کاخ استبداد را از پایه ویران کرد و رفت
شام، غرق عیش و عشرت بود در وقت ورود
وقت رفتن شام را شام غریبان کرد و رفت
دخت شه را بعد مردن در خرابه جای داد
گنج را در گوشهی ویرانه پنهان کرد و رفت
ز آتش دل بر مزار دختر سلطان دین
در وداع آخرین شمعی فروزان کرد و رفت
فاتح شام
زینب آمد شام را یک باره ویران کرد و رفت
اهل عالم را ز کار خویش حیران کرد و رفت
از زمین کربلا تا کوفه و شام خراب
هر کجا بنهاد پا فتحی نمایان کرد و رفت
با لسان مرتضی از ماجرای نینوا
خطبهای جانسوز اندر کوفه عنوان کرد و رفت
تا بماند دین احمد با کلام جانفزا
عالمی را دوستدار اهل ایمان کرد و رفت
فاش میگویم من آن بانوی عُظمای دلیر
از بیان خویش دشمن را هراسان کرد و رفت
بر فراز نیزه آن قرآن ناطق را بدید
با عمل آن بیقرین، اثبات قرآن کرد و رفت
در دیار شام بر پا کرد از نو انقلاب
سنگر اهل ستم را سست بنیان کرد و رفت
خطبهی غرّا، بیان فرمود در کاخ یزید
کاخ استبداد را از پایه ویران کرد و رفت
شام، غرق عیش و عشرت بود در وقت ورود
وقت رفتن شام را شام غریبان کرد و رفت
دخت شه را بعد مردن در خرابه جای داد
گنج را در گوشهی ویرانه پنهان کرد و رفت
ز آتش دل بر مزار دختر سلطان دین
در وداع آخرین شمعی فروزان کرد و رفت