مشخصات شعر

مسجد وفا

دل داده‌ام به نغمه‌ی ادرک اخای تو

با من چه کرد شور برادر بیای تو

 

ای مسجد وفا بدنت، روی خاک‌ها

گلدسته است یا که دو تا دست‌های تو

 

دست تو روی دست من و جبریل هم

آورده است بال پریدن برای تو

 

با تو چه کرد دیدن قد دوتای من

با من چه کرد دیدن فرق دوتای تو

 

هارون من چگونه شکافد در این دیار

دریای غصه‌های دلم بی‌عصای تو

 

دیگر بس است گفتن روحی لک‌الفدا

دیدی که مستجاب شد آخر دعای تو

 

در پیش خیمه گفته‌ام «إرکب بنفسی انت»

یعنی که بی‌مبالغه جانم فدای تو

 

یک چشمه آب اگر که میان خیام بود

صد چشمه خون نبود کنون زیر پای تو

 

از خنده‌ها بلند شده‌ های‌های من

از گریه‌ام بلند شده های‌های تو

 

مسجد وفا

دل داده‌ام به نغمه‌ی ادرک اخای تو

با من چه کرد شور برادر بیای تو

 

ای مسجد وفا بدنت، روی خاک‌ها

گلدسته است یا که دو تا دست‌های تو

 

دست تو روی دست من و جبریل هم

آورده است بال پریدن برای تو

 

با تو چه کرد دیدن قد دوتای من

با من چه کرد دیدن فرق دوتای تو

 

هارون من چگونه شکافد در این دیار

دریای غصه‌های دلم بی‌عصای تو

 

دیگر بس است گفتن روحی لک‌الفدا

دیدی که مستجاب شد آخر دعای تو

 

در پیش خیمه گفته‌ام «إرکب بنفسی انت»

یعنی که بی‌مبالغه جانم فدای تو

 

یک چشمه آب اگر که میان خیام بود

صد چشمه خون نبود کنون زیر پای تو

 

از خنده‌ها بلند شده‌ های‌های من

از گریه‌ام بلند شده های‌های تو

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×