- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۸/۰۲
- بازدید: ۵۴۶۰
- شماره مطلب: ۲۸۴۲
-
چاپ
نوکر هیئت زاد
کاش تا خیمهی سبزت برسد فریادم
«من از آن روز که در بند توام آزادم»
عاشقم دست خودم نیست بگو تا چه کنم
دل به یک یوسف گمگشتهی زیبا دادم
باز من ماندم و پروندهی امضا نشده
کاش با یک نظر لطف کنی دلشادم
شدم آن تیر که در چلهای از وسوسههاست
شدهام صید و گناهان جهان صیادم
عافیت در دل من راه بصیرت بسته
شد هوس جای تو موعود من و میعادم
در دلم ذوق گناه و به لبم نام شماست
بندهای بیصفت و هر چه که بادابادم
تشنه روی توام رفع عطش میخواهم
گفتم از تشنگی و یاد لبی افتادم
بعد یک عمر، حسین است فقط ذکر لبم
«چه کنم حرف دگر یاد نداد استادم»
بود آیا که در میکده را بگشایی
بر من مست که یک نوکر هیئت زادم
نام تو حرز نجات است مبادا برود
در سرازیری قبر اسم شما از یادم
جان ارباب بیا توبهی من را بپذیر
او که شد گریه کنش نوح و مسیح و آدم
-
گرفتار
من به خون لبت ای دوست گرفتار شدم
حال سجاد تو را دیدم و بیمار شدم
در حسینیۀ ارباب شبی خوابم برد
صبح، پشت در یک میکده بیدار شدم
-
محشر بر نی
چیست این؟ حرمت اولاد پیمبر برنی
همه غربت سی سالۀ حیدر، بر نی
چیست این کوچ غریبانۀ یک قافله مرد؟آخرین هجرت یک دسته کبوتر، بر نی
-
گندم ری
میسوخت خاک و آب، فقط استعاره بود
در آسمانِ مشک که غرق ستاره بود
اشکی نمانده بود که نذر عطش کند
ورنه فرات، منتظر یک اشاره بود،
-
نوکر
من نوکرم به خدمت ارباب دلخوشم
نوکر نبودهای که بدانی چه میکشم[1]
هر کس به عشق هیئت تو کرده خدمتی
من کفش جفت میکنم و مست و سرخوشم
نوکر هیئت زاد
کاش تا خیمهی سبزت برسد فریادم
«من از آن روز که در بند توام آزادم»
عاشقم دست خودم نیست بگو تا چه کنم
دل به یک یوسف گمگشتهی زیبا دادم
باز من ماندم و پروندهی امضا نشده
کاش با یک نظر لطف کنی دلشادم
شدم آن تیر که در چلهای از وسوسههاست
شدهام صید و گناهان جهان صیادم
عافیت در دل من راه بصیرت بسته
شد هوس جای تو موعود من و میعادم
در دلم ذوق گناه و به لبم نام شماست
بندهای بیصفت و هر چه که بادابادم
تشنه روی توام رفع عطش میخواهم
گفتم از تشنگی و یاد لبی افتادم
بعد یک عمر، حسین است فقط ذکر لبم
«چه کنم حرف دگر یاد نداد استادم»
بود آیا که در میکده را بگشایی
بر من مست که یک نوکر هیئت زادم
نام تو حرز نجات است مبادا برود
در سرازیری قبر اسم شما از یادم
جان ارباب بیا توبهی من را بپذیر
او که شد گریه کنش نوح و مسیح و آدم