- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۴/۱۱
- بازدید: ۱۰۶۳
- شماره مطلب: ۲۶۶۸
-
چاپ
فرزندان حضرت زینب (س) ۱
زینب آورد امانتیها را
سر به زیر و خجالتیها را
سینهزنهای اکبر و اصغر
اولین بچه هیئتیها را
تا مشخص شود عیار خودش
میفرستاد قیمتیها را
روی پا نیزهها بلند شدند
تا ببینند غیرتیها را
دولت دختر علی میبُرد
آبروی حکومتیها را
-
دو ششگوشه
آمده تا سخن از چشم خود آغاز کند
دهمین پنجره را سمت خدا باز کند
تا که یک پرده، خدا را به من ابراز کند،
جگر شیر بیارید که اعجاز کند
-
ما شاعرت شدیم، ولی محتشم نشد
هرکس به احترام مقام تو خم نشد
آقا نشد، بزرگ نشد، محترم نشد
دل خسته بود و راهی این آستانه شد
دل خسته بود و راهی باغ ارم نشد
-
زینب شاه خراسان
رضا نشست و به معصومهاش نگاه انداخت
چنانکه چشمۀ ذوق مرا به راه انداخت
خدا چه خوب ادا کرده حق مطلب را
به نام فاطمه آورده است زینب را
-
چه میکنی؟
اَصلا رقیه نه، به خدا دختر خودت
یک شب میان کوچه بماند چه میکنی؟
در بین ازدحام و شلوغی بترسد و
یک تن به او کمک نرساند، چه میکنی؟
فرزندان حضرت زینب (س) ۱
زینب آورد امانتیها را
سر به زیر و خجالتیها را
سینهزنهای اکبر و اصغر
اولین بچه هیئتیها را
تا مشخص شود عیار خودش
میفرستاد قیمتیها را
روی پا نیزهها بلند شدند
تا ببینند غیرتیها را
دولت دختر علی میبُرد
آبروی حکومتیها را