- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۸/۰۲
- بازدید: ۲۳۵۸
- شماره مطلب: ۲۵۴۴
-
چاپ
خجالت
وقت اذان مأذنهها میشود کرید
وقت نماز فکر خدایانِ دیگرید
نزدیک شصت سال پر از کینه میشود
در انتقام غزوهی بدر پیمبرید
چِل سال حرف بد به وصی خدا زدید
چِل سال زشت میگذرد روی منبرید
سرهای روی نیزه بدون تعادلاند
بر پشت بام خانه چرا سنگ میبرید؟؟
دیگر برای قافله چیزی نمانده است
امّا شما هنوز به دنبال معجرید
با دستهای سنگی این پشت بام از
دروازه تا خرابه به دنبال این سرید
ای چشمهای خیره خجالت نمیکشید؟
از اینکه روبروی نوامیس حیدرید
-
هر جا سخن از خاک دری هست، سری هست
تشخیص تو سخت است علی یا که رسولی؟!
پس لطف بفرما و بفرما که کدامی؟
تو مستحب الطاعه ترین واجب مایی
هر چند امامت نکنی، باز امامی
-
زهرای کربلا
«ای ماورای حد تصور، کمال تو»
بالاتر از پریدن جبریل، بال تو...غیر از حسینِ فاطمه چیزی ندیدهایم
در انعکاس آینههای زلال تونزدیک سایههای عبورت نمیشویم
نامحرمان عشق کجا و خیال تو؟ -
چقدر با سر زانو به کربلا رفتند
بدون چون و بدون چرا نمیماندند
شبیه رود، شبیه صبا، نمیماندند
چه کربلاست که عالم بههوش میآید
پس از شنیدن چاووشها نمیماندند
-
آیههای تقدیر
گاه لیلایی و گهی مجنون
گاه مجنونم و گهی لیلا
گاه خورشید و گاه آیینه
روبهروی همیم در همه جا
خجالت
وقت اذان مأذنهها میشود کرید
وقت نماز فکر خدایانِ دیگرید
نزدیک شصت سال پر از کینه میشود
در انتقام غزوهی بدر پیمبرید
چِل سال حرف بد به وصی خدا زدید
چِل سال زشت میگذرد روی منبرید
سرهای روی نیزه بدون تعادلاند
بر پشت بام خانه چرا سنگ میبرید؟؟
دیگر برای قافله چیزی نمانده است
امّا شما هنوز به دنبال معجرید
با دستهای سنگی این پشت بام از
دروازه تا خرابه به دنبال این سرید
ای چشمهای خیره خجالت نمیکشید؟
از اینکه روبروی نوامیس حیدرید