مشخصات شعر

خلقت، صدف است و گهر راز حسین است

با قلب بشر مونس و دمساز حسین است

در خلوت دل، محرم و هم راز حسین است

 

زهرا و علی، هر دو چو دریای گوهر بار

خلقت، صدف است و گهر راز حسین است

 

آن عاشق فرزانه و، معشوق دو عالــــــــــم

بر طاق فلک غلغله انداز حــسین است

 

هر آیتی از جانب حق، معجزه‌ای بود

آن آینه که هر دم کند اعجاز حسین است

 

راهی که بشر را به خـــداونـــــد رساند

عشق است و در این فاصله پل ساز حسین است

 

در راه نگهداری قرآن محمد

سرباز فداکار سرافراز حسین است

 

شاهی که ز حر بن یزید، از ره اکرام

بگذشت و نمود آنهمه اعزاز حسین است

 

فطرس که پرش را شرر قهر خدا سوخت

باز آن که بدادش پر پرواز حسین است

 

ماهی که به هر کلبۀ تاریک بتابد

شاهی که به سائل نکند ناز حسین است

 

از مردم دنیا، مطلب حاجت خود را

در خواست از او کن که سبب ساز حسین است

 

گر خلق تو را از خود جمله برانند

آن کس که پناهت بدهد باز حسین است

 

امّید «حسان» جان جهان رحمت یزدان

باب کرمش بر همه کس باز حسین است

 

خلقت، صدف است و گهر راز حسین است

با قلب بشر مونس و دمساز حسین است

در خلوت دل، محرم و هم راز حسین است

 

زهرا و علی، هر دو چو دریای گوهر بار

خلقت، صدف است و گهر راز حسین است

 

آن عاشق فرزانه و، معشوق دو عالــــــــــم

بر طاق فلک غلغله انداز حــسین است

 

هر آیتی از جانب حق، معجزه‌ای بود

آن آینه که هر دم کند اعجاز حسین است

 

راهی که بشر را به خـــداونـــــد رساند

عشق است و در این فاصله پل ساز حسین است

 

در راه نگهداری قرآن محمد

سرباز فداکار سرافراز حسین است

 

شاهی که ز حر بن یزید، از ره اکرام

بگذشت و نمود آنهمه اعزاز حسین است

 

فطرس که پرش را شرر قهر خدا سوخت

باز آن که بدادش پر پرواز حسین است

 

ماهی که به هر کلبۀ تاریک بتابد

شاهی که به سائل نکند ناز حسین است

 

از مردم دنیا، مطلب حاجت خود را

در خواست از او کن که سبب ساز حسین است

 

گر خلق تو را از خود جمله برانند

آن کس که پناهت بدهد باز حسین است

 

امّید «حسان» جان جهان رحمت یزدان

باب کرمش بر همه کس باز حسین است

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×