- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۴/۰۹
- بازدید: ۱۰۵۹
- شماره مطلب: ۲۴۰۳
-
چاپ
توصیۀ امام حسین (ع) به نهفتن راز
سری اندر گوش هر یک، باز گفت
باز گفت این راز را باید نهفت
با مخالف، پرده دیگرگون زنید
با منافق، نعل را وارون زنید
خوش ببینید از یسار و از یمین
ز آنکه دزدانند، ما را در کمین
بیخبر، زین ره نگردد تا خبر
ای رفیقان، پا نهید آهستهتر
پای ما را، نی اثر باشد نه جای
هر که نقش پای دارد، گو میای
کس مبادا ره بدین مستی برد
پی بدین مطلب، به تردستی برد
در کف نامحرم افتد، راز ما
بشنود گوش خران، آواز ما
راز عارف، در لب عام اوفتد
طشت اهل معنى از بام اوفتد
عارفان را قصه با عامى کشد
کار اهل دل به بد نامى کشد
این وصیت کرد با اصحاب خویش
تا بهکلى پرده برگیرد ز پیش
گفتشان کاى سرخوشان مى پرست
خورده مى از جام ساقى الست
اینک آن ساغر به کف ساقى منم
جمله اشیا فانى و باقى منم
در فناى من شما هم باقیاید
مژده اى مستان که مست ساقیاید
-
صاحب همّت
نیست صاحبهمّتی در نشأتین
همقدم عبّاس را، بعد از حسین
در هواداریّ آن شاه الست
جمله را یک دست بود، او را دو دست
-
اسرار حق
اکبر آمد با رخ افروخته
خرمن آزادگان را سوخته
ماه رویش کرده از غیرت، عرق
همچو شبنم، صبحدم بر گلورق
-
صورت و معنی
«دُرّهالتّاج» گرامیگوهران
آن سبک، در وزن و در قیمت، گران«اَرفعُ المِقدار مِن کُلََّ الرّفیع»
«الشّفیعِ بن الشّفیعِ بن الشّفیع» -
محرم اسرار
روی در میدان این دفتر کنم
شرح میدان رفتن شه، سر کنم
بازگویم، آن شه دنیا و دین
سرور و سرحلقۀ اهل یقین
توصیۀ امام حسین (ع) به نهفتن راز
سری اندر گوش هر یک، باز گفت
باز گفت این راز را باید نهفت
با مخالف، پرده دیگرگون زنید
با منافق، نعل را وارون زنید
خوش ببینید از یسار و از یمین
ز آنکه دزدانند، ما را در کمین
بیخبر، زین ره نگردد تا خبر
ای رفیقان، پا نهید آهستهتر
پای ما را، نی اثر باشد نه جای
هر که نقش پای دارد، گو میای
کس مبادا ره بدین مستی برد
پی بدین مطلب، به تردستی برد
در کف نامحرم افتد، راز ما
بشنود گوش خران، آواز ما
راز عارف، در لب عام اوفتد
طشت اهل معنى از بام اوفتد
عارفان را قصه با عامى کشد
کار اهل دل به بد نامى کشد
این وصیت کرد با اصحاب خویش
تا بهکلى پرده برگیرد ز پیش
گفتشان کاى سرخوشان مى پرست
خورده مى از جام ساقى الست
اینک آن ساغر به کف ساقى منم
جمله اشیا فانى و باقى منم
در فناى من شما هم باقیاید
مژده اى مستان که مست ساقیاید