مشخصات شعر

قطعۀ ناب

الا یا ایها الساقی ... عطش در خیمه باریده

بیاور جامی از کوثر که شط از شرم خشکیده

 

زمین پس می‌دهد خون را ببین سرهای مجنون را

که روی دست نیزاران سرخورشید تابیده

 

تو سردمدار طوفانی، امانتدار بارانی

نه، از کج فهمی آب است اگر این را نفهمیده

 

که هفتاد و دو دریا را در آغوشت نمی‌بیند

و طغیان کرده از وقتی عطش را در تو فهمیده

 

فرات از شرم می‌نالد به خود همواره می‌بالد

که دستان سبکبار تو را یکبار بوسیده

 

غروب و چشم بد خواهان، نگاه ابری‌ات غران

دعایت دود اسفندی که در هر خیمه پیچیده

 

پس از فصل عبور از تو، غزل می‌شد مرور از تو

خدا در قطعۀ نابی تو را عباس نامیده ...      

قطعۀ ناب

الا یا ایها الساقی ... عطش در خیمه باریده

بیاور جامی از کوثر که شط از شرم خشکیده

 

زمین پس می‌دهد خون را ببین سرهای مجنون را

که روی دست نیزاران سرخورشید تابیده

 

تو سردمدار طوفانی، امانتدار بارانی

نه، از کج فهمی آب است اگر این را نفهمیده

 

که هفتاد و دو دریا را در آغوشت نمی‌بیند

و طغیان کرده از وقتی عطش را در تو فهمیده

 

فرات از شرم می‌نالد به خود همواره می‌بالد

که دستان سبکبار تو را یکبار بوسیده

 

غروب و چشم بد خواهان، نگاه ابری‌ات غران

دعایت دود اسفندی که در هر خیمه پیچیده

 

پس از فصل عبور از تو، غزل می‌شد مرور از تو

خدا در قطعۀ نابی تو را عباس نامیده ...      

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×