- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۲/۲۰
- بازدید: ۱۵۲۲
- شماره مطلب: ۲۱۷۳
-
چاپ
بی کران وجود
غرقیم در حدود تو غرقیم، یا کریم
در بیکران جود تو غرقیم، یا کریم
ما در ازل به پرسش سبز تو آمدیم
در حضرت وجود تو غرقیم، یا کریم
ما امتداد آبی دریای رحمتیم
در سبزی سجود تو غرقیم، یا کریم
ما تشنگان که لب به فرات عطش زدیم
در موج موج رود تو غرقیم، یا کریم
ما از می سلام تو مستیم یا غفور
در لذت درود تو غرقیم، یا کریم
-
غزلهای فرات
باز هم کوچه و یک لشگرِ بی عمامه
باز افتاده وسط، حیدرِ بی عمامه
دود از یک طرف و هلهله از سمت دگر
کوچه لبریز شد از یک سرِ بی عمامه
-
سورۀ لب تشنه
داری هوای هیئتمان میکنی حسین
لبریز از فضیلتمان میکنی حسین
داری به سمت هیئتمان گام میزنی
دل آشنای غربتمان میکنی حسین -
دل خوشبو
دست بر سینه فرود آمد و دم خوشبو شد
اشک از چشم برون آمد و غم خوشبو شد
نوحههای دودمه تاب ز هیئت بردند
غم که روی جگرم ریخت، دلم خوشبو شد -
عطر یاس سرخ
بوی سیب سرخ دارد میوزد در کربلا
خاک هم از آسمان دل میبرد در کربلا
یک نفر که جای دستش بال در آورده است
بیخود از خود دور گنبد میپرد در کربلا
بی کران وجود
غرقیم در حدود تو غرقیم، یا کریم
در بیکران جود تو غرقیم، یا کریم
ما در ازل به پرسش سبز تو آمدیم
در حضرت وجود تو غرقیم، یا کریم
ما امتداد آبی دریای رحمتیم
در سبزی سجود تو غرقیم، یا کریم
ما تشنگان که لب به فرات عطش زدیم
در موج موج رود تو غرقیم، یا کریم
ما از می سلام تو مستیم یا غفور
در لذت درود تو غرقیم، یا کریم