- تاریخ انتشار: ۱۳۹۴/۰۸/۰۲
- بازدید: ۲۰۰۶
- شماره مطلب: ۲۰۶۱
-
چاپ
جام لبالب
نیست در عالم شبی دیگر از امشب تلختر
یا می نابی از این جام لبالب تلختر
بیش از این ای آسمان نُه توی دنیا را مگرد!
نیست کام یک نفر از کام زینب تلختر
زخمها و شعلهها و سنگها هرگز نبود
از زبانهای شبیه نیش عقرب تلختر
سطرسطر نامهها باهم شهادت دادهاند
نیست از طعم سیاه آن مرکّب تلختر
چهرههاشان از تمام شهر نورانیتر است
هر چه میسوزند عاشقها در این تب، تلختر
از تمام دردهای عالم این درد غریب
رخنه خواهد کرد در جان مخاطب تلختر
بر لب شاگردها از شهد هم شیرینتر است
هر چه باشد درسهای سخت مکتب، تلختر
-
خون خروشان
آشفته و تبدار و برافروختهاند
در آتش اشتیاق تو سوختهاند
امروز فرشتهها به گنجینۀ عرش
از خون خروشان تو اندوختهاند
-
جزیرۀ خون
آشفتگی از نگاه مجنون پیداست
از آتش گونههای گلگون پیداست
از دورترین نقطه به او خیره شوید
مانند جزیرهای که در خون پیداست
-
پرواز به آزادگیات میبالد
دریای دلت راهی ساحلها شد
دست تو کلید حل مشکلها شد
پرواز به آزادگیات میبالد
عشقت سند سلامت دلها شد
-
کتاب عاشورا
یک جرعه نخورد تا نفس تازه کند
برداشت عَلَم که عشق، اندازه کند
میخواست خدا کتاب عاشورا را
با دست به خون نشسته شیرازه کند
جام لبالب
نیست در عالم شبی دیگر از امشب تلختر
یا می نابی از این جام لبالب تلختر
بیش از این ای آسمان نُه توی دنیا را مگرد!
نیست کام یک نفر از کام زینب تلختر
زخمها و شعلهها و سنگها هرگز نبود
از زبانهای شبیه نیش عقرب تلختر
سطرسطر نامهها باهم شهادت دادهاند
نیست از طعم سیاه آن مرکّب تلختر
چهرههاشان از تمام شهر نورانیتر است
هر چه میسوزند عاشقها در این تب، تلختر
از تمام دردهای عالم این درد غریب
رخنه خواهد کرد در جان مخاطب تلختر
بر لب شاگردها از شهد هم شیرینتر است
هر چه باشد درسهای سخت مکتب، تلختر