مشخصات شعر

شیرینی ِ آب فرات از سکه می‌افتد

پر می­‌کشم؛ شعرم به دست باد اگر باشد

مقصد کویر داغ عشق‌آباد اگر باشد

 

در خون گرمت غسل خواهم داد بالم را

پروانۀ افکار من آزاد اگر باشد

 

شیرینی ِ آب فرات از سکه می‌افتد

در دست‌های تشنۀ فرهاد اگر باشد

 

امواج، درس عاشقی باید بیاموزند

لب‌های خشک ماه من استاد اگر باشد

 

در این جزیره تشنگی معنا نخواهد یافت

مشکی به دوش مرغ دریا زاد اگر باشد

 

دستی کلید قفل‌های بسته خواهد شد

آن دست، دستی که به خاک افتاد، اگر باشد

 

یک بغض می‌دوزد زمین را بر زمان با درد

در سینه‌اش هفتاد و دو فریاد اگر باشد

 

بوی خدا پر می‌کند دل‌های خالی را

موی پریشانت به دست باد اگر باشد

 

شیرینی ِ آب فرات از سکه می‌افتد

پر می­‌کشم؛ شعرم به دست باد اگر باشد

مقصد کویر داغ عشق‌آباد اگر باشد

 

در خون گرمت غسل خواهم داد بالم را

پروانۀ افکار من آزاد اگر باشد

 

شیرینی ِ آب فرات از سکه می‌افتد

در دست‌های تشنۀ فرهاد اگر باشد

 

امواج، درس عاشقی باید بیاموزند

لب‌های خشک ماه من استاد اگر باشد

 

در این جزیره تشنگی معنا نخواهد یافت

مشکی به دوش مرغ دریا زاد اگر باشد

 

دستی کلید قفل‌های بسته خواهد شد

آن دست، دستی که به خاک افتاد، اگر باشد

 

یک بغض می‌دوزد زمین را بر زمان با درد

در سینه‌اش هفتاد و دو فریاد اگر باشد

 

بوی خدا پر می‌کند دل‌های خالی را

موی پریشانت به دست باد اگر باشد

 

۱ نظر
 
  • طاهره ۱۳۹۵/۰۱/۲۴

    شیرینی ِ آب فرات از سکه می‌افتد در دست‌های تشنۀ فرهاد اگر باشد زیبا بود

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×