- تاریخ انتشار: ۱۳۹۴/۰۴/۲۰
- بازدید: ۶۱۶۳
- شماره مطلب: ۱۸۳۸
-
چاپ
بسیار دعا زینب کبری کند امشب
با خود بگذارید که نجوا کند امشب
این روح مگر بال و پری واکند امشب
یک لحظه دگر طاقت این هجر ندارد
سخت است تحمل، غم زهرا کند امشب
این فرقِ ترک خورده تسلی شدنی نیست
جز فاطمهاش کیست تسلا کند امشب
اسرار مگوی علی و چاه بماند
با فاطمه خود حلِّ معما کند امشب
مردی که جدا از دل محراب نمیشد
بایست که بالِشت، مصلی کند امشب
ای کاش بگویند به زینب خبری نیست
بگذار پرستاریِ بابا کند امشب
شد زنده دگر بار شب سخت وصیت
بگذار کمی زمزمه مولا کند امشب
زان بسته که جبریل سفارش به نبی داشت
باید کفنِ تازهتری واکند امشب
فرمود: حسینم! حسنم سخت غریب است
بسیار دعا زینب کبری کند امشب
این سنّتِ تشییعِ غریبانه به جا ماند
میخواست علی یاد ز زهرا کند امشب
-
سرمایۀ محبت
ماییم و انس و الفت تو یا اباالجواد
در جان ماست محنت تو یا اباالجواد
با اذن فاطمه به دل ما رسیده است
سرمایۀ محبت تو یا اباالجواد
-
جگر تشنۀ او ذکر انا العطشان داشت
باز هم بر دل مظلوم، شرر افتاده
باز هم شعلۀ زهری به جگر افتاده
اینهمه زجر بر این جسم جوانش ندهید
وسط حجره جواد است، به سر افتاده
-
بوی کربلا
در سینه دوباره ابتلا میآید
غم باز به اردوی ولا میآید
دلهای شکسته کاظمینی شده است
اینجاست که بوی کربلا میآید
-
دوباره تشنه لب، اولاد سیدالشهدا
دوباره حجرۀ دربسته، باز کرب و بلا
دوباره تشنه لب، اولاد سیدالشهدا
دوباره مارگزیده، دوباره پاره جگر
خدا! چه میگذرد بر جواد ابن رضا
بسیار دعا زینب کبری کند امشب
با خود بگذارید که نجوا کند امشب
این روح مگر بال و پری واکند امشب
یک لحظه دگر طاقت این هجر ندارد
سخت است تحمل، غم زهرا کند امشب
این فرقِ ترک خورده تسلی شدنی نیست
جز فاطمهاش کیست تسلا کند امشب
اسرار مگوی علی و چاه بماند
با فاطمه خود حلِّ معما کند امشب
مردی که جدا از دل محراب نمیشد
بایست که بالِشت، مصلی کند امشب
ای کاش بگویند به زینب خبری نیست
بگذار پرستاریِ بابا کند امشب
شد زنده دگر بار شب سخت وصیت
بگذار کمی زمزمه مولا کند امشب
زان بسته که جبریل سفارش به نبی داشت
باید کفنِ تازهتری واکند امشب
فرمود: حسینم! حسنم سخت غریب است
بسیار دعا زینب کبری کند امشب
این سنّتِ تشییعِ غریبانه به جا ماند
میخواست علی یاد ز زهرا کند امشب