- تاریخ انتشار: ۱۳۹۴/۰۴/۱۹
- بازدید: ۶۱۳۴
- شماره مطلب: ۱۸۲۲
-
چاپ
با خود اضافه چادر و معجر بیاورید
دیگر برای پر زدنم پر بیاورید
هفت آسمان برای کبوتر بیاورید
غربت توان دیدن من را ربوده است
این خار را ز چشم ترم در بیاورید
تا خوب و بد حلال کنند این غریب را
ایتام را برابر بستر بیاورید
زخم سرم که هم نمیآید، چه میکنید
جای طبیب چارۀ دیگر بیاورید
آن معجری که نیمی از آن سوخت پشت در
آن را برای بستن این سر بیاورید
چندی است سخت تشنۀ دیدار گشتهام
کوثر برای ساقی کوثر بیاورید
مهری برای سجدۀ من وقت احتضار
از خاک روی چادر مادر بیاورید
بار دگر به کوفه اگر راهتان فتاد
با خود اضافه چادر و معجر بیاورید
-
چشمه عشق
کاش میشد که کمی زود زبان باز کنی
چه قدر کاش از این سینه شنیدم پسرم
نذر کردم که علمدار پدر باشی تو
علم و مشک برای تو خریدم پسرم
-
سفرۀ احسان
چرخش چرخ و فلک بسته به چشمان علی است
همۀ عمر جهان، بسته به یک آن علی است
همه از سفرۀ او روزی خود را دارند
آفرینش به خدا سفرۀ احسان علی است
-
پرِ پرواز
بسم رب الفاطمه آغاز کردم گریه را
از گلوی بغضهایم باز کردم گریه را
مثل یک مادر که فرزندش ز دستش میرود
اقتدا کردم به او، ابراز کردم گریه را
-
مقتدای عزادارها
به اذن حضرت مولا شدم کبوتر تو
که بال و پر بزنم پای روضۀ سر تو
ببخش با پر زخمی، به زحمت افتاده
لباس نوکریام را بریده مادر تو
با خود اضافه چادر و معجر بیاورید
دیگر برای پر زدنم پر بیاورید
هفت آسمان برای کبوتر بیاورید
غربت توان دیدن من را ربوده است
این خار را ز چشم ترم در بیاورید
تا خوب و بد حلال کنند این غریب را
ایتام را برابر بستر بیاورید
زخم سرم که هم نمیآید، چه میکنید
جای طبیب چارۀ دیگر بیاورید
آن معجری که نیمی از آن سوخت پشت در
آن را برای بستن این سر بیاورید
چندی است سخت تشنۀ دیدار گشتهام
کوثر برای ساقی کوثر بیاورید
مهری برای سجدۀ من وقت احتضار
از خاک روی چادر مادر بیاورید
بار دگر به کوفه اگر راهتان فتاد
با خود اضافه چادر و معجر بیاورید