- تاریخ انتشار: ۱۳۹۲/۰۵/۳۰
- بازدید: ۲۰۷۴
- شماره مطلب: ۱۷۱
-
چاپ
به مناسبت ۱۵ شوال، سالروز شهادت حضرت حمزه سیدالشهدا: زبان حال صفیه (خواهر آن حضرت)
گمان نمیکنم این روح پیکرم باشد
تنی که مُثله شده در برابرم باشد
گمان نمیکنم این تکههای پخش شده
همان عموی رشید پیمبرم باشد
بدن، مگر بدن کیست این چنین شده است؟!
اگر خدای نکرده برادرم باشد...!
چرا عبای پیمبر نمیگذارد تا
دوباره روشنی دیدۀ ترم باشد؟
×××
فدای خواهر مظلومهای که نالان گفت:
کنار کشتۀ گودال، مو پریشان گفت:
×××
گمان نمیکنم این زیر نیزه افتاده
حسینِ فاطمه یعنی برادرم باشد
تو را خدا بگذارید بوسهاش بزنم
که قول میدهم این بار آخرم باشد
کفن که نیست، عبا نیست، بوریا هم نیست؟!
بد است بی کفن این مرد محترم باشد
برای آنکه روی پیکرش بیاندازم
نمیشود بگذارید معجرم باشد؟
-
هر جا سخن از خاک دری هست، سری هست
تشخیص تو سخت است علی یا که رسولی؟!
پس لطف بفرما و بفرما که کدامی؟
تو مستحب الطاعه ترین واجب مایی
هر چند امامت نکنی، باز امامی
-
زهرای کربلا
«ای ماورای حد تصور، کمال تو»
بالاتر از پریدن جبریل، بال تو...غیر از حسینِ فاطمه چیزی ندیدهایم
در انعکاس آینههای زلال تونزدیک سایههای عبورت نمیشویم
نامحرمان عشق کجا و خیال تو؟ -
چقدر با سر زانو به کربلا رفتند
بدون چون و بدون چرا نمیماندند
شبیه رود، شبیه صبا، نمیماندند
چه کربلاست که عالم بههوش میآید
پس از شنیدن چاووشها نمیماندند
-
آیههای تقدیر
گاه لیلایی و گهی مجنون
گاه مجنونم و گهی لیلا
گاه خورشید و گاه آیینه
روبهروی همیم در همه جا
به مناسبت ۱۵ شوال، سالروز شهادت حضرت حمزه سیدالشهدا: زبان حال صفیه (خواهر آن حضرت)
گمان نمیکنم این روح پیکرم باشد
تنی که مُثله شده در برابرم باشد
گمان نمیکنم این تکههای پخش شده
همان عموی رشید پیمبرم باشد
بدن، مگر بدن کیست این چنین شده است؟!
اگر خدای نکرده برادرم باشد...!
چرا عبای پیمبر نمیگذارد تا
دوباره روشنی دیدۀ ترم باشد؟
×××
فدای خواهر مظلومهای که نالان گفت:
کنار کشتۀ گودال، مو پریشان گفت:
×××
گمان نمیکنم این زیر نیزه افتاده
حسینِ فاطمه یعنی برادرم باشد
تو را خدا بگذارید بوسهاش بزنم
که قول میدهم این بار آخرم باشد
کفن که نیست، عبا نیست، بوریا هم نیست؟!
بد است بی کفن این مرد محترم باشد
برای آنکه روی پیکرش بیاندازم
نمیشود بگذارید معجرم باشد؟