- تاریخ انتشار: ۱۳۹۴/۰۲/۲۲
- بازدید: ۱۷۱۳
- شماره مطلب: ۱۵۱۴
-
چاپ
عباس شد ستارۀ دنبالهدار تو
ای مادر بهشت تو را غصهها شکست
هر بار بی قراری زینب تو را شکست
بر سر گرفت چادر زهرا... سکوت کرد
آهی کشید و بغض لبت بی هوا شکست
هر بار یاد فاطمه کردی دلت شکست
وقتی دلت شکست، دل مرتضی شکست
ای هم نفسترین علی بعد فاطمه
قلبت میان غربت یک ماجرا شکست
پیشانیات که گنبد محراب را شکافت
وقت هجوم تیغ به شیر خدا شکست
ده سال پیر قصۀ اشک حسن شدی
از زخم هر زبان که دل مجتبی شکست
وقتی حسین رانده شد از شهر مادریش
باید نوشت حرمت آل عبا شکست
عباس شد ستارۀ دنبالهدار تو
تا کربلا رسید، و در کربلا شکست
یک عمر گریه کردی و گفتی فقط حسین
ای مادر بهشت تو را غصهها شکست
-
یاد محرّم
دارم از داغ غمت اشک دمادم بیشتر
چشمهایم میزند باران نم نم بیشتر
تو جوادی و کرامت با تو معنا میشود
پس دخیل حاجت باب المرادم بیشتر
-
قبولم کن
شبی میان همین روضهها قبولم کن
به حرمت غم آل عبا قبولم کن
درون سینۀ من حبّ مرتضی جاری است
به حق فاطمه و مرتضی قبولم کن
-
تو را به حق دو دست قلم، حلالم کن
زیاد خون به دلت کردهام، حلالم کن
تو خوب بودهای و من بدم، حلالم کن
چقدر قدر تو مخفی است بین ما مردم
در آسمان و زمین محترم، حلالم کن
-
شادی همیشه هست، ولی غم دقیقهای
از من نخواه با تو نباشم دقیقهای
دق میکنم بدون محرّم دقیقهای
بگذار کنج روضه کنارت نفس زنم
شادی همیشه هست، ولی غم دقیقهای
عباس شد ستارۀ دنبالهدار تو
ای مادر بهشت تو را غصهها شکست
هر بار بی قراری زینب تو را شکست
بر سر گرفت چادر زهرا... سکوت کرد
آهی کشید و بغض لبت بی هوا شکست
هر بار یاد فاطمه کردی دلت شکست
وقتی دلت شکست، دل مرتضی شکست
ای هم نفسترین علی بعد فاطمه
قلبت میان غربت یک ماجرا شکست
پیشانیات که گنبد محراب را شکافت
وقت هجوم تیغ به شیر خدا شکست
ده سال پیر قصۀ اشک حسن شدی
از زخم هر زبان که دل مجتبی شکست
وقتی حسین رانده شد از شهر مادریش
باید نوشت حرمت آل عبا شکست
عباس شد ستارۀ دنبالهدار تو
تا کربلا رسید، و در کربلا شکست
یک عمر گریه کردی و گفتی فقط حسین
ای مادر بهشت تو را غصهها شکست