مشخصات شعر

از رجزخوانی حر شعر دهانش وا ماند

کوفه خاری شد و در چشم جهان بین افتاد
اشک مسلم شد و از بام به پایین افتاد


غم عروسی است که در حال طرب می‌آید
و به دامادی چشمان وهب می‌آید

 

از سر خواستنت عشق فراگیر شده است
هر جوانی که حبیب تو شده پیر شده است


لکۀ ننگ به بدبینی دامن‌ها ماند
از رجزخوانی حر شعر دهانش وا ماند


آینه آینه هر گوشۀ تصویر تویی
شرح حالی که به هفتاد و دو تفسیر تویی


دست شوقی که به خون تو حنا می‌بندد
کمر همت اصحـاب تو را می‌بنـدد

از رجزخوانی حر شعر دهانش وا ماند

کوفه خاری شد و در چشم جهان بین افتاد
اشک مسلم شد و از بام به پایین افتاد


غم عروسی است که در حال طرب می‌آید
و به دامادی چشمان وهب می‌آید

 

از سر خواستنت عشق فراگیر شده است
هر جوانی که حبیب تو شده پیر شده است


لکۀ ننگ به بدبینی دامن‌ها ماند
از رجزخوانی حر شعر دهانش وا ماند


آینه آینه هر گوشۀ تصویر تویی
شرح حالی که به هفتاد و دو تفسیر تویی


دست شوقی که به خون تو حنا می‌بندد
کمر همت اصحـاب تو را می‌بنـدد

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×