مشخصات شعر

به جناب حبیب بن مظاهر، شهید عاشورا

نشان دوستی

قد برافرازید یک میدان شجاعت پیش روست

پرده بردارید، صد آیینه حیرت پیش روست

 

ای حسینی مشربان! در معبدِ آزادگی

تا نماز آرید، محرابِ عبادت پیش روست

 

عقل می‌لافد: حریفان تیغ در خون شسته‌اند

عشق می‌گوید: نظرگاهِ شهادت پیش روست

 

عقل می‌لافد که بال خسته را پرواز نیست

عشق می‌گوید که اوجی بی نهایت پیش روست

 

دوستی را پاس می‌دارم که در هُرم کویر

سایه ساری در گذرگاهِ محبت پیش روست

 

سبز می‌مانم، که درحال و هوای رُستنم

تشنه می‌رویم، که بارانِ طراوت پیش روست

 

ای تمام مهربانی در نگاهت یا حسین

با تو باید آشنا باشم، که غربت پیش روست

به جناب حبیب بن مظاهر، شهید عاشورا

نشان دوستی

قد برافرازید یک میدان شجاعت پیش روست

پرده بردارید، صد آیینه حیرت پیش روست

 

ای حسینی مشربان! در معبدِ آزادگی

تا نماز آرید، محرابِ عبادت پیش روست

 

عقل می‌لافد: حریفان تیغ در خون شسته‌اند

عشق می‌گوید: نظرگاهِ شهادت پیش روست

 

عقل می‌لافد که بال خسته را پرواز نیست

عشق می‌گوید که اوجی بی نهایت پیش روست

 

دوستی را پاس می‌دارم که در هُرم کویر

سایه ساری در گذرگاهِ محبت پیش روست

 

سبز می‌مانم، که درحال و هوای رُستنم

تشنه می‌رویم، که بارانِ طراوت پیش روست

 

ای تمام مهربانی در نگاهت یا حسین

با تو باید آشنا باشم، که غربت پیش روست

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×