- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۲/۱۲
- بازدید: ۱۸۳۵
- شماره مطلب: ۱۳۰۸
-
چاپ
کربلا را ز جنان یارترین میآید
عشق را بین که علمدارترین میآید
اشک را بین که گهربارترین میآید
شد شریک غم ایام حسینش زینب
عشق را مَحرم و غمخوارترین میآید
بر سر بام فلک نَه، سر نِی شهر به شهر
ماه را بین که خریدارترین می آید
لشکر غم اگر آید به مبارکبادش
باز در قافله سالارترین می آید
در زلال نظر پاک حسینش غرق است
کربلا را ز جنان یارترین میآید
آنکه در هالهای از نور هم افشا نشود
سر بازار گرفتارترین میآید
میسزد بار ولایت به امانت دستش
سوی مظلوم، مددکارترین میآید
این مؤنث، شده پیغمبر امداد حسین
هر کجا رفته، حرم ساخته از یاد حسین
-
سرمایۀ محبت
ماییم و انس و الفت تو یا اباالجواد
در جان ماست محنت تو یا اباالجواد
با اذن فاطمه به دل ما رسیده است
سرمایۀ محبت تو یا اباالجواد
-
جگر تشنۀ او ذکر انا العطشان داشت
باز هم بر دل مظلوم، شرر افتاده
باز هم شعلۀ زهری به جگر افتاده
اینهمه زجر بر این جسم جوانش ندهید
وسط حجره جواد است، به سر افتاده
-
بوی کربلا
در سینه دوباره ابتلا میآید
غم باز به اردوی ولا میآید
دلهای شکسته کاظمینی شده است
اینجاست که بوی کربلا میآید
-
دوباره تشنه لب، اولاد سیدالشهدا
دوباره حجرۀ دربسته، باز کرب و بلا
دوباره تشنه لب، اولاد سیدالشهدا
دوباره مارگزیده، دوباره پاره جگر
خدا! چه میگذرد بر جواد ابن رضا
کربلا را ز جنان یارترین میآید
عشق را بین که علمدارترین میآید
اشک را بین که گهربارترین میآید
شد شریک غم ایام حسینش زینب
عشق را مَحرم و غمخوارترین میآید
بر سر بام فلک نَه، سر نِی شهر به شهر
ماه را بین که خریدارترین می آید
لشکر غم اگر آید به مبارکبادش
باز در قافله سالارترین می آید
در زلال نظر پاک حسینش غرق است
کربلا را ز جنان یارترین میآید
آنکه در هالهای از نور هم افشا نشود
سر بازار گرفتارترین میآید
میسزد بار ولایت به امانت دستش
سوی مظلوم، مددکارترین میآید
این مؤنث، شده پیغمبر امداد حسین
هر کجا رفته، حرم ساخته از یاد حسین