- تاریخ انتشار: ۱۳۹۴/۰۲/۰۱
- بازدید: ۱۴۴۰
- شماره مطلب: ۱۱۵۵
-
چاپ
من هم گریستم
در التهاب قافله من هم گریستم
خاموش شد چو مشعله، من هم گریستم
یک باغ کوچک گل و یک دشت پرخزان
کردند تا مقابله، من هم گریستم
هفتاد و دو شکوفه و چندین هزار خار
از طرح این معادله، من هم گریستم
آنجا که خون عشق به گلبرگ یاس ریخت
از تیر شوم حرمله، من هم گریستم
پرپر چو شد شقایق و پژمرد اطلسی
در شرح این مقاتله، من هم گریستم
آتش زدند لانۀ مرغان خسته را
در سوگ کوچ چلچله، من هم گریستم
آنجا که دست دختر خورشید شد بلند
باشکوه و مباهله، من هم گریستم
ارزان فروخت دست قضا باغ را به خس
آری در این معامله، من هم گریستم
نظمی نثار کردم و فیضی نصیب شد
در شور و حال این صله، من هم گریستم
من هم گریستم
در التهاب قافله من هم گریستم
خاموش شد چو مشعله، من هم گریستم
یک باغ کوچک گل و یک دشت پرخزان
کردند تا مقابله، من هم گریستم
هفتاد و دو شکوفه و چندین هزار خار
از طرح این معادله، من هم گریستم
آنجا که خون عشق به گلبرگ یاس ریخت
از تیر شوم حرمله، من هم گریستم
پرپر چو شد شقایق و پژمرد اطلسی
در شرح این مقاتله، من هم گریستم
آتش زدند لانۀ مرغان خسته را
در سوگ کوچ چلچله، من هم گریستم
آنجا که دست دختر خورشید شد بلند
باشکوه و مباهله، من هم گریستم
ارزان فروخت دست قضا باغ را به خس
آری در این معامله، من هم گریستم
نظمی نثار کردم و فیضی نصیب شد
در شور و حال این صله، من هم گریستم