مشخصات شعر

آینه‌دار

منّت کشیدن از تو چه کار مبارکی است

آشفته‌ات شدن چه وقار مبارکی است

 

باید که نار عشق تو خاکسترم کند

اصلاً کنار تو چه کنار مبارکی است

 

دست تو از تن تو نیفتاده بال شد

بر روی شانۀ تو چه بار مبارکی است

 

لب‌های من سوار دو دست بریده شد

حقاً که کام من چه سوار مبارکی است

 

دار و ندار دخترکانم تویی و تو

انصافاً این چه دار و ندار مبارکی است

 

با فاطمه قرار و مدارت چه خوب شد

قبل از غروب، وقت قرار مبارکی است

 

بعداً تو را به نام علی سنگ می‌زنند

پیشانی تو آینه‌دار مبارکی است

 

آب حیات، قبر تو را می‌کند طواف

قبر تو در قبور، مزار مبارکی است

 

در راه وصل تو چه غباری به معنی است

پاکش نمی‌کنم که غبار مبارکی است

آینه‌دار

منّت کشیدن از تو چه کار مبارکی است

آشفته‌ات شدن چه وقار مبارکی است

 

باید که نار عشق تو خاکسترم کند

اصلاً کنار تو چه کنار مبارکی است

 

دست تو از تن تو نیفتاده بال شد

بر روی شانۀ تو چه بار مبارکی است

 

لب‌های من سوار دو دست بریده شد

حقاً که کام من چه سوار مبارکی است

 

دار و ندار دخترکانم تویی و تو

انصافاً این چه دار و ندار مبارکی است

 

با فاطمه قرار و مدارت چه خوب شد

قبل از غروب، وقت قرار مبارکی است

 

بعداً تو را به نام علی سنگ می‌زنند

پیشانی تو آینه‌دار مبارکی است

 

آب حیات، قبر تو را می‌کند طواف

قبر تو در قبور، مزار مبارکی است

 

در راه وصل تو چه غباری به معنی است

پاکش نمی‌کنم که غبار مبارکی است

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×