دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
قبله‌نما

به روی نیزه چگونه تو را نظاره کنم

بخند تا که منم خنده‌ای دوباره کنم

 

اگر اجازه دهی لااقل برای تنت

کمی ز چادر خود را کفن قواره کنم

دو کبوتر

کاش مشمول دعاهای پیمبر بشویم

باز هم باعث خشنودی مادر بشویم

 

نکند دیر شود لحظۀ پرواز از خاک

کاش ما هم بپریم و دو کبوتر بشویم

بی اختیار فاطمه جان گریه می‌کنم

ناگفتنی است درد دل مرتضای تو

در خانه‌ام ببین که چه خالی است جای تو

 

هر شب به جای آب و غذا غصه می‌خورم

یادش به خیر بر سر سفره غذای تو

عقاب شکسته بال

درست مثل عقابی که تیر خورده پرش

چه پر شکسته می‌آید، چه آمده به سرش؟

 

شکسته‌تر ز پر و بال او دلش باشد

فرار می‌کند از عمر پوچ و بی ثمرش

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×