دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
چشم‌های مطهر

تا گلو گریه کند، بغض فراهم شده است 

چشم‌ها بس که مطهر شده، زمزم شده است

نه فقط شاعر این شعر، عزا پوشیده است 

واژه‌هایش همه اندوه محرم شده است

باز محرم شد و ایام تو

 

ای شده تاریخ، عزادار تو 

وسعت جغرافی ایثار تو

راز و نیاز همه افلاکیان 

مهر نماز همۀ خاکیان

این سفر همره تاریخ به جا می‌ماند

نتوان گفت که این قافله وا می‌ماند خسته و خفته از این خیل جدا می‌ماند

این رهی نیست که از خاطره‌اش یاد کنی این سفر همره تاریخ به جا می‌ماند  

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×