کرب و بلا: در میان بانوانی که بهواسطه مقام مادری، جایگاه همسری و یا نسب خواهری افتخار انتساب به اهلبیت (ع) را داشتند، بدون شک نام بانو امالبنین (س) در طول تاریخ اسلام از اهمیت ویژهای برخوردار بوده است. جدای از پیشینه و اصالت خانوادگی، ویژگیهای شخصیتی چون ادب، ولایت مداری، تواضع، بلاغت ادبی و ... تنها بخشی از صفات آن بانوی جلیله است که در کتب مختلف و معتبر تاریخی و روایی از زبان اهل حدیث و بزرگان دین بر آن صحه گذاشته شده است.
از جمله علامه نقوی در کتاب زینب کبری (س) به بلاغت ادبی حضرت امالبنین (س) اشاره کرده و مینویسد: «امالبنین (س) از زنان فاضلی بود که به حق اهلبیت (ع) شناخت کامل داشت. همچنین ایشان به شیوایی و رسایی سخن میگفت.»1
«سید محسن امین» نیز با این عبارت قدرت سخنوری آن حضرت چنین را توصیف کرده است: «او از این سخنوری و شاعری سود میبرد و مردم را به دور خود در بقیع گرد میآورد و با هم نوحهسرایی میکردند.»2
وفاداری و ارادت ویژه امالبنین (س) به حضرت علی (ع) نکتهای است که بسیاری از بزرگان از جمله «ابونصر، سهل بن عبدالله بخاری» از عالمان قرن چهارم بدان اقرار کردهاند. ابونصر چنین نوشته است که: «و امالبنین (س) پیش و پس از درگذشت آن حضرت (امیر مؤمنان) با کس دیگری ازدواج نکرد.»3
اما آنچه در مقام آن حضرت قابلتوجه است، جایگاه ویژه ایشان نزد اهلبیت (ع) بهویژه بعد از واقعه کربلاست. «شهید ثانی» عالم فرهیخته جهان اسلام دراینباره مینویسد: «امالبنین (س) از بانوان با معرفت و پرفضیلت بود. نسبت به خاندان نبوت، محبت و دلبستگی خالص و بیاندازه داشت و خود را وقف خدمت به آنان کرده بود. خاندان نبوت نیز برای او جایگاه والایی قائل بودند و به او احترام ویژه میگذاشتند. در روزهای عید، به احترام او به محضرش میرفتند و به ایشان ادای احترام میکردند.»4
حضرت امالبنین (س) نهایت ارادت خود به ساخت فرزندان حضرت زهرا (س) را آنگاه به منصه ظهور میرساند که به گفته «علیمحمد دخیّل»؛ نویسنده عربزبان معاصر وقتی خبر شهادت فرزندانش را به او میدهند، به آن توجه نمیکند، بلکه از سلامتی حضرت امام حسین (ع) میپرسد؛ گویی حسین (ع) فرزند او است نه آنان.5
او بعد از واقعه کربلا و شهادت مظلومانه حسین بن علی (ع) با حربه گریه و نوحهخوانی برای بلند کردن صدای مظلومیت امام خود و بیان واقعیات تلخی که در کربلا نسبت به فرزند رسول خدا روا داشته شد، تلاش کرد. اهل مدینه بسیار شاهد این صحنه بودند که امالبنین (س) «عبیدالله» فرزند خردسال حضرت عباس (ع) را که شاهد عینی و دلیل زنده کربلا بود، به همراه خود به بقیع میآورد تا آنچه دیده بود را برای مردم و برای نسلهای آینده، روایت کند و کودکان همسن و سال او و نیز مردان و زنان بزرگسال نزد او اجتماع کنند.
این بانوی بزرگوار بیان حقانیت سیدالشهدا (ع) و جفای حکومت زمانه را در قالب گریۀ عاطفی بیان میکرد و اینچنین، اعتراض خویش به وضعیت موجود و حکومت طاغوت را اعلام میداشت.
زندگی سراسر فضیلت و عاطفه و همراه با صبر و مبارزه امالبنین (س) تا حدود ده سال بعد از عاشورای سال 61 ادامه داشت و به روایت برخی کتب تاریخی در سال 70 هجری و در سن 60 یا 65 سالگی چشم از جهان فروبست.6
____________________________________________________________________________________
پینوشتها:
1- زینب الکبری، شیخ جعفر ربعی نقوی، مؤسسه امام حسین، 1411 ه. ق، چ 1، ص 25.
2-اعیان الشیعه، ج 8، 381.
3- سر السلسلۀ العلویۀ، بخاری، 1381 ق، 88.
4- ستاره درخشان مدینه؛ حضرت امالبنین، ص 7.
5- العباس بن امیرالمؤمنین (ع)، علیمحمد علی دخیّل، لبنان ـ بیروت، مؤسسه اهلالبیت، 1401 ه. ق، ج 1، ص 325.
6- برداشتی از مقاله ویژگیها و فضایل امالبنین (س)، پژوهشنامه معارف حسینی، زهرا زحمتکش، شماره 6.