کرب و بلا: کاروان اهل‌بیت (ع) پس از ورود به کربلا برای شهیدان خود به عزاداری پرداختند، طبق آنچه در برخی مقاتل معتبر از جمله «اللهوف» آمده است، بازماندگان واقعه عاشورا چند روزی را در کربلا ماندند و به عزاداری پرداختند. عبارت «و اقاموا المآتم المقرحه للاکباد» که در شرح حال کاروانیان بیان شده است؛ گویای عظمت این مصیبت است.1

 

اگر زنان و کودکان در کنار این قبور می‌ماندند، خود را در اثر شیون و زاری و گریستن و نوحه کردن هلاک می‌نمودند، لذا علی بن الحسین (ع) فرمان داد تا بار شتران را ببندند و از کربلا به طرف مدینه حرکت کنند. وقتی زمان حرکت فرارسید، سکینه بنت الحسین (ع) به همراه اهل حرم برای وداع با امام کنار مرقد مطهر سیدالشهدا (ع) آمد، قبر پدر را در آغوش گرفت و شدیداً گریست و به سختی نالید و این ابیات را زمزمه کرد:

الا یا کربلا نودعک جسما      بلا کفن و لا غسل دفینا

الا یا کربلا نودعک روحا       لاحمد و الوصی مع الامینا2

 

«حارث بن کعب» به نقل از فاطمه بنت علی می‌گوید به خواهرم زینب گفتم: خواهر جان این مرد شامی در همراهی ما نیک رفتار بود، می‌خواهی چیزی به او بدهیم؟ او گفت: به خدا ما چیزی جز زیور و زینت خویش نداریم من گفتم: زیورهایمان را به او می‌دهیم. دست بند و ساق‌بند خویش را درآوردم خواهرم نیز دست بند و ساق‌بند خویش را بیرون آورد و پیش او فرستادیم و از او به خاطر رفتار نیکویش تشکر کردیم. مرد شامی زیورهای ما را باز پس فرستاد و گفت: اگر من برای دنیا هم این خدمت را کرده بودم پاداشی کمتر از این نیز سزاوار من بود، ولی به خدا سوگند که آنچه کرده‌ام برای خشنودی خدا بوده و به پاس خویشاوندی شما با رسول خدا بوده است.3

 

خاندان رسول خدا کم‌کم به مدینه نزدیک می‌شد. «بشیر بن جذلم» می‌گوید: به آرامی می‌رفتیم تا به شهر مدینه نزدیک شدیم، جناب علی بن الحسین (ع) پیش از رسیدن به مدینه امر فرمود بارها را بر زمین نهادند و خیمه‌ها برافراشتند و بشیر را به سمت مدینه رهسپار کرد تا خبر ورود کاروان را به مردم مدینه بدهد.

 

______________________________________________________________________

پی‌نوشت‌ها:

1- مقتل اللهوف، سید بن طاووس

2- طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج5، ص462 463.   

3- قمقام زخار .583