اختصاصی کرب و بلا؛ سعید رزاقی؛ هنرمند تصویرگر کتابهای کودکان و نوجوان و عضو انجمن فرهنگی تصویرگران است. زمینه فعالیت او بیشتر در حوزه کمیک استریپ (پی نما) و داستانهای مصور کودکان و نوجوانان است. از این هنرمند آثار متعددی در حوزه ادبیات کودکان و نوجوانان به چاپ رسیده است که از جمله آنها میتوان به «داستانهای امام علی (ع)» و مجموعه «مثل آباد» اشاره کرد.
با توجه به اهمیت تصویرگری کتابهای کودک و نوجوان به عنوان ابزاری به منظور ارتباط بیشتر این قشر از مخاطبان با مقوله کتاب و کتابخوانی و از آنجا که بخشی از کتابهای ادبی برای این قشر را آثار دینی و مذهبی به خود اختصاص میدهند، لذا گفتوگویی با سعید رزاقی ترتیب دادهایم که در ادامه میخوانید:
ـ چقدر تصویرگری کتابهای کودک و نوجوان را پراهمیت میدانید و تصویر چه کمکی در روایت داستان و قصههای موجود در این کتابها میکند؟
اهمیت این موضوع تا به آن حد است که گاه کتاب کودک و نوجوان بدون داشتن تصاویر و تصویرگری محال به نظر میرسد. حتماً در انتخاب کتاب از سوی کودکان با این منظره مواجه شدهاید که نخستین ملاک این انتخاب از سوی ایشان، وجود تصاویری در آنهاست؛ آن هم تصاویری که تنوع رنگی در آنها بسیار زیاد باشد. در یک کلام وقتی کودکی کتابی را در دست می گیرد، نخستین کاری که میکند آن است که کتاب را تورق کرده به امید یافتن تصویری و یا تصاویری در آن ضمن آنکه تصویر در کتاب های کودک و نوجوان نیز در خدمت فهم بهتر و بیشتر وقایع و رویدادهایی است که در محتوای نوشتاری کتاب موجود است و نوعاً هنرمند تصویرگر با خوانش کتاب، به خلق تصاویری میپردازد که اغلب در ذهن هر مخاطبی ممکن است با خواندن و یا شنیدن آن تداعی شود. تصویر تا به آن حد در حوزه کتاب کودک و نوجوان از اهمیت بالایی برخوردار است که حتی گاه وجه تصویری بر وجه نوشتاری آن غالب میشود و نتیجه اینکه مقولهای به نام کمیک استریپ یا (پی نما) که به نوعی داستانی تصویری از آن قصه و یا واقعه است شکل میگیرد و باید گفت که اتفاقاً اقبال کودکان و نوجوانان با این شکل از تولید کتاب یعنی کمیک استریپ بیش از هر شکل دیگر از تولید آن است.
ـ در مورد موضوعات و داستانهای دینی چطور؟
تفاوتی نمیکند که حتی باید گفت تصویرگری در زمینه داستانهای دینی از اهمیت بیشتری برخوردار است. همانطور که گفتم اقبال کودک و نوجوان از کتابهای تصویری و یا داستانهایی که در روایت آنها از تصاویر زیادی استفاده شده است بیشتر است، براین اساس ناخودآگاه اگر در زمینه تولید کتابهای داستانی قرآنی و دینی از عنصر تصویر بیشتر استفاده شود، ناخودآگاه استقبال فراگیری را از سوی کودکان و نوجوانان نسبت به این داستانها و قصص شاهد خواهیم بود.
ـ چهرهنگاری بخشی جداییناپذیر از تصویرگری است و ما در مورد معصومین (ع) معمولاً با محدودیتهایی در این خصوص مواجه هستیم. در این مورد چه نظری دارید؟
چهره نگاری معصوم (ع) از جمله چالش برانگیزترین موضوعات در حوزه ادبیات داستانی دینی کودکان و نوجوانان است. از دیرباز تصویرگران با استفاده از تمهیداتی همچون زدن پوشیه بر صورت معصوم (ع) و یا قراردادن هالهای نورانی در اطراف ایشان سعی در تفهیم قداست این اشخاص به مخاطبان داشتند که این شگرد را در روایات متعددی از جمله واقعه عاشورا شاهد بوده و هستیم.
ـ شما این تمهید را مؤثر میدانید؟
به شکل غالب نه به ویژه در مواجهه با کودکان که از هر نوع اندیشه انتزاعی مبرا هستند و رویارویی و درک آنها با همه عناصر و ماهیتهای اطرافشان مادی و ملموس است. در چنین مواجههای اغلب کودکان وقتی چنین چهرههایی را میبینند که جزئیات صورت در آنها مشخص نیست و یا با هالهای نورانی مستور شدهاند، در وهله نخست آنها را شخصیتهای غیرواقعی و خیالی میبینند و میزان ارتباط با آنها که قرار است به این واسطه خاصیت ارشادی و تربیتی داشته باشد، به حداقل خود خواهد رسید. به نظر میرسد که در چنین شرایطی باید به سراغ مؤثرترین و کارآمدترین شیوههای تصویرگری رفت که هم ارتباط مؤثر مخاطب با شخصیتهای تصویر شده را شاهد بود و هم جسارت و هتک حرمت و شائبههایی از این دست نسبت به ذوات معصومین (ع) از بین برود. شیوههایی که در قدیم شاهد هستیم، در این مورد قابل استفاده است و مثلاً در کتابهای چاپ سنگی با چهره معصوم (ع) در برخی کتابها روبرو هستیم که در نهایت دقت و زیبایی تصویر شده است و مخاطب با آن نهایت ارتباط را برقرار کرده و اصطلاحاً حس سمپاتی با آنها دارد که البته همچنان در تصویرگری مستقیم چهره معصوم (ع) اختلاف نظر زیاد است.
ـ شما اگر خواسته باشید عاشورا را تصویرسازی کنید، در نشان دادن چهره معصوم (ع) از چه تمهیدی استفاده میکردید؟
در صحنههای باشکوه عاشورا، اغلب حضور سیدالشهدا (ع) را داریم و لذا باید به شکلی حضور ایشان را برمبنای آنچه که به شکل مکتوب روایت میشود نیز داشته باشیم. نمای از پشت سر در تصویر کردن معصوم (ع) و از جمله امام حسین (ع) تمهیدی است که این روزها بسیار در تصویرگری کتابهای دینی متداول شده است اما به نظر میرسد که تصویرگری از نیمرخ نیز که در آن تمام چهره نمایان نیست هم کارکرد داشته باشد. البته دوستان تصویرگر در چهرهنگاری معصوم (ع) و از آن جمله امام حسین (ع) از تمهیدات دیگری نیز استفاده میکنند و مثلاً یک نمونه نمایش جزئیاتی از پیکر معصوم (ع) است و به طور مثال پاهای آنها را قرار گفته در زین اسبی که بر آن سوار است نشان میدهند. به هر حال با توجه به معذوراتی و از جمله برخی نگاههای سختگیرانه؛ هنرمند تصویرگر مجبور به انجام چنین تمهیداتی است.
ـ نقطه ایده آل در این زمینه و چهره نگاری معصوم (ع) چیست؟
طراحی بدون پرده پوشی از چهره معصوم (ع) با رعایت کلیه شئونات به شکلی که وهن به ساحت معصوم (ع) پیش نیاید. در مورد واقعه عاشورا شاهد هستیم که چهره اشقیا، چهرههایی شیطانی است که اشاره به ویژگیهای اهالی دوزخ منبعث از روایت قرآنی و دینی دارد. در مقابل اگر چهره معصوم (ع) چهرهای مهربان، زیبا که همه خصایص یک انسان خدایی و آسمانی را دارد چه اشکالی خواهد داشت؟ توجه داشته باشید که مخاطب این آثار کودکان و نوجوانان هستند که همانطور که گفته شد نسبت آنها با هر یک از وقایع چه تاریخی چه معاصر، نسبتی مادی و عینی است و تا چیزی را به چشم نبینند با آن ارتباط برقرار نمیکنند.
یکی از رسالتهای «کربوبلا» اطلاعرسانی در حوزه امام حسین علیهالسلام است که در راستای این رسالت، رویدادهای خبری را پوشش میدهد و مصاحبه با افراد صاحب نظر را به صورت غیرجانبدارانه در جهت تبیین دیدگاههای مختلف منتشر میکند. در نتیجه نظر افراد مصاحبه شونده لزوما همان دیدگاه «کربوبلا» نخواهد بود.