کربوبلا، حجتالاسلام والمسلمین مهدی مهریزی؛ عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی در یکی از سلسله نشستهای «آرامشبخشی عاشورا» که به همت کانون توحید برگزار شد پیرامون موضوع «عاشورا، عدالتخواهی و آرامش اجتماعی به سخنرانی پرداخت.
وی در ابتدای این برنامه گفت: وقتی عدالتخواهی مطرح میشود، ابتدا به ساکن تلقی مبارزه و قیام به ذهن انسان میآید و در مقابل وقتی از آرامش اجتماعی سخن میگوییم، سکون و آرامش به ذهن میآید اما زمانی که این دو با هم جمع میشوند پرسشی که مطرح میشود این است که میان ان دو چه نسبتی وجود دارد و با نگاه به عاشورا آیا میتوان این دو را در کنار هم جمع کرد؟
این پژوهشگر دینی با اشاره به اینکه عدالتخواهی امری انسانی و دینی است، ادامه داد: عدالت را میتوان در بعثت، عاشورا و امر ظهور دید اما همه آنها ارتباطی تنگاتنگ با بعثت دارند. هدف رسالت همه انبیا و از جمله پیامبر(ص) ما این است که عدالت برپا شود و انسانها عادل شوند.
حجتالاسلام مهریزی تصریح کرد: در عاشورا هم تعابیر فراوانی وجود دارد از جمله اینکه امام حسین(ع) فرمودند این کار را کردم تا ستمدیدگان از تحت ستم بیرون بیایند درست مانند ظهور امام زمان (عج) که ایشان هم برای پر کردن زندگی بشر از قسط و عدل میآید. پس عدالتخواهی در فرهنگ شیعه با نقاط عطف گره خورده است و اساساً همه انسانها عدالتخواه هستند.
وی افزود: جامعهای که دارای آرامش اجتماعی است، جامعهای است که در آن انسجام، رفاه نسبی، ارتباط متقابل میان مردم و حکومت، همدلی و همکاری، نظم و مقررات وجود دارد. در مقابل، اضطراب اجتماعی وجود دارد که منشأ آن ترس است. ترس از اینکه این حکومت برای ما کار نمیکند یا ترس از این که رفاه اولیه ما حاصل نمیشود که اینها نشانههای اضطراب اجتماعی است.
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی تأکید کرد: در ادبیات دینی ما بحث آرامش و اطمینان جدی است و علاوه بر عدالتخواهی، آرامش از اصول مهم در آموزههای دینی است. مشاهده میکنید که سلام نماز از سلام بر پیامبر(ص) شروع میشود، بعد به جامعه مؤمنان میرسد، بعد به صالحان میرسد و پس از آن به همه میرسد. در تعابیر قرآن دعوت به صلح و آرامش فراوان است. بنابراین عدالتخواهی و آرامش اجتماعی اصلی در آموزههای دینی است و هر دو جزء اصول انسانی هستند، البته نسبتهایشان با هم متفاوت است؛ عدالت هیچ وقت ترک نمیشود ولی ممکن است گاهی آرامش ترک شود.
وی به تشریح نسبت میان این دو یعنی عدالتخواهی و آرامش اجتماعی اشاره کرد و گفت: پرسشی که پیش میآید اینکه آیا میتوانیم بگوییم امام حسین(ع) دنبال این بودند که ضمن عدالتخواهی، آرامش اجتماعی حفظ شود؟ امام حسین(ع) در وصیتنامه خود به محمد بن حنفیه نوشت: من از مدینه خارج شدم، نه برای طغیان و ایجاد شکاف؛ بلکه برای اصلاح امت جدم. مشاهده میکنید که امام حسین(ع) میگوید: من خارج شدم. اما خارج شدن به معنای قیام نیست به معنای این است که دارم از مدینه میروم. امام حسین (ع) چرا خارج میشود؟ میگویند نمیخواهم طغیان کنم و شکاف ایجاد کنم، بلکه برای اصلاح امور خارج میشوم.
حجتالاسلام مهریزی اظهار داشت: مشابه این تعبیر را امام علی(ع) نیز در خطبه صد و سی و یک نهجالبلاغه دارد. آنجاست که امام علی(ع) در مقابل معاویه میفرماید: من برای طغیان و شقاق قیام نکردم، بلکه برای اصلاح امور قیام کردم؛ پس مشاهده میشود که برخلاف تلقی غلط برخی مغرضان، بنای اولیه آشوب به پا کردن نبوده است.
وی ادامه داد: حتی حضرت علی (ع) در جنگ صفین چند دستورالعمل انسانی را برای مواجهه با دشمن ذکر میکند. یکی از این موارد آن است که شما آغازگر جنگ نباشید؛ چون شما بر حق هستید، این خود حجت است و در حادثه عاشورا نیز همین موضوع را داریم. برخی یاران پیشنهاد کردند ما اول جنگ را شروع کنیم ولی حضرت گفتند من شروعکننده جنگ نیستم.
این پژوهشگر دینی در ادامه گفت: در برخی از مقاطع اگر با دو راهی ذلت و شهادت مواجه شدیم طبیعتا باید نقطه مقابلِ ذلت را انتخاب کرد هر چند که به طور کلی در عالم، راههای دیگری غیر از ذلت و شهادت و جنگ نیز وجود دارد اما اصل اول این است که ابتدا آن راههای انسانی دنبال شود که اصلاح صورت گیرد و آرامش اجتماعی حفظ شود و ترس و نگرانی بر مردم تحمیل نشود و مردم مقابل یکدیگر قرار نگیرن و همدلی و همیاری بین مردم و امت از بین نرود.
حجتالاسلام مهریزی به فرازی از زیارت عاشورا اشاره کرد و گفت: در این زیارت میخوانیم «اَللّهُمَّ اجْعَلْ مَحْیاىَ مَحْیا مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَماتى مَماتَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ» و به این واسطه از خداوند میخواهیم زندگی و پایان حیاتمان همچون اهل بیت(ع) باشد؛ مشاهده میکنید که میتواند زندگی و مرگ ما انواع دیگری داشته باشد. در هر صورت زندگی اهل بیت(ع) با توجه به شرایط، با هم تفاوتهایی داشت، نحوه شهادتشان نیز باهم فرق داشت اما هدف آنها یکی بود. بنابراین به طور کلی از خداوند میخواهیم زندگی و ممات ما به گونه کل این مجموعه باشد. یعنی در شرایط مختلف، زندگی و ممات ما باز هم مثل اهل بیت(ع) باشد. با این فرض عاشورا یکی از این موقعیتهاست، نه همه آن.
وی در پایان با اشاره به اینکه عاشورا در امتداد معارف دینی است، گفت: این واقعه ابزاری است در برابر قدرتمندان و نه در دستان آنان؛ عاشورا وحدتبخش است، نه اختلافافکن. عاشورا آرامشبخش است و نه تنشزا و تنشآفرین و در یک کلام عاشورا اسباب اخلاق و سازندگی اخلاق است و اگر غیر این اتفاق افتد، این انحراف است.