اختصاصی کرب و بلا: امروز دیگر بر کسی پوشیده نیست که شخصیتهای بزرگ اسلام به ویژه حضرت علی (ع) و سیدالشهدا (ع) منحصر به قرن و زمانه خود نبوده و به پیروان دین اسلام هم اختصاص ندارد، بلکه حقیقتجویان از هر دین و مرام و مکتب، به قدر تشنگی از این دریای زلال چشیدهاند.
«محمدرضا زائری» نویسنده و پژوهشگر در نشست و گفتگو با اندیشمندان، نویسندگان و شاعران مسیحی لبنان، تلاش کرده است این حقیقتجویی و عدالتطلبی را به تصویر بکشد و کتاب «پدر، پسر، روح القدس» حاصل این همنشینی چندساله نویسنده با ادبای مسیحی لبنان است.
درباره کتاب
به گفته نویسنده، انگیزه ابتدایی نوشتن این مجموعه؛ ذوق شخصی و علاقه کاری و مطالعاتی با توجه به تحصیل در رشته روابط اسلام و مسیحیت بود، ولی با گذشت زمان و آشکار شدن ابعاد تازهتری از موضوع، وی به جمعآوری اسناد و تصاویر بیشتر ترغیب شد.
زائری در مقدمه کتاب نوشته است که این مجموعه حاوی یادداشتهایی است که طی سالهای اخیر به تدریج گرد آمده و بعضا در سایتها یا مجلات منتشر شده و پس از تکمیل، بازنگری و به صورت کتاب انتشار یافته است.
نویسنده همچنین پیرامون عنوان کتاب میگوید: نام کتاب در ابتدا، اقالیم سهگانه الوهیت مسیحی را که با موضوع تناسب دارد، به ذهن متبادر میکند اما مقصود چیز دیگری است؛ در روایت ذکر شده «کسی که برای اهلبیت (ع) شعر میسراید، به مدد الهی جبرئیل یاری میشود»، شاعران مسیحی نیز اگر برای حضرت علی (ع) به عنوان پدر امت و امام حسین (ع) شعری سرودهاند، مورد عنایت روحالقدس قرار گرفتهاند.
پدر، پسر، روح القدس، در دو بخش شامل متن اصلی کتاب و بخش دوم پیوستی از عکس، اشعار و معرفی آثار در 208 صفحه توسط انتشارات «خیمه» منتشر شده است.
دربارهی نویسنده
محمدرضا زائری، متولد 1349، مدرس دانشگاه، فارغالتخصیل کارشناسی فقه و مبانی حقوق اسلامی از مدرسه عالی شهید مطهری، کارشناسی ارشد فلسفه و حکمت اسلامی از دانشگاه آزاد اسلامی و کارشناسی ارشد روابط اسلام و مسیحیت از دانشگاه «قدیس یوسف» بیروت است. وی در دروس خارج فقه و اصول اساتیدی همچون حضرات آیات جوادی آملی، جعفر سبحانی و مجتبی تهرانی شرکت کرده است.
وی در کنار علوم حوزوی به هنر و ادبیات نیز علاقهمند است و «ضامن آهو: زمزمههای توسل»، «دینی که آنها میگویند نه»، «سنگر اجتماعی» و «زندگی حسینی» از جمله آثار این نویسنده است.
محمدرضا زائری در سال 1370 مسئولیت خانهی روزنامهنگاران جوان و هفتهنامه «خانه» را بر عهده داشت و در حال حاضر مدیر مسئول و صاحب امتیاز ماهنامه خیمه است.
چکیدهای از کتاب
در ابتدای کتاب به محبوبیت و مدح امام علی (ع) و امام حسین (ع) توسط شاعران و نویسندگان مختلف از جمله جبران خلیل جبران، سلیمان کتانی، جرج زکی حاج و ... اشاره و نمونههایی از آثار آنها با ذکر منبع آورده شده است.
نویسنده در راستای معرفی ادبای مسیحی، فصل سوم کتاب را به معرفی «بولس سلامه» شاعر مسیحی لبنانی اختصاص داده که مجموعه « حماسه غدیر» را سروده است. در ادامه این بخش، خلاصهای از کتاب به همراه ترجمه فارسی آن آورده شده است.
زائری در دو فصل از کتاب، پیرامون ملاقاتهایش با «جرج جرداق» و «جوزف حرب» سخن میگوید و به معرفی آثار آنها از جمله «علی صدای عدالت بشری» از جرج جرداق و «مصیبتنامه راس الحسین» از جوزف حرب میپردازد.
سپس به بررسی عزت حسینی در شعر مسیحی پرداخته و مهمترین عناصر در اشعار و نوشتههای ادبای مسیحی را توجه به بعد حماسی در نهضت امام حسین (ع) میداند که نمونه آن را در اشعار شاعرانی چون «جرج شکور» سراینده حماسه حسین، «جرج زکی حاج» سراینده قصیده الحسین میتوان دید.
فصل آخر بخش نخست کتاب نیز به توصیف نهجالبلاغه از دیدگاه متفکران و شاعران مسیحی مانند جرج جرداق اختصاص یافته است.
نویسنده در بخش پیوست به ذکر زندگینامه و معرفی شعرای مسیحی که در کتاب از آنها یاد شده پرداخته و در ادامه تصاویر و سپس نمونه اشعار آنها ذکر شده است.
درج مقالهای از «جرج خوام البوسی» که در آن به شباهت اصحاب امام حسین (ع) و حواریون حضرت مسیح (ع) پرداخته شده، موضوع بخش دیگری از این کتاب است و نویسنده سپس ضمن معرفی «آنطوان بارا» نویسنده مسیحی، مصاحبهای از وی در رابطه با امام حسین (ع) و تألیف کتابش با عنوان « امام حسین (ع) در اندیشه مسیحیت» را شرح میدهد.
دیگر صفحات کتاب به بیان نمونههایی از اظهار ارادت چهرههای برجسته مسیحی لبنانی از جمله «رشید سلیم الخوری»، «مارون عبود» و «ریاض معوف» به پیامبر (ص) اختصاص یافته است. سپس به زندگی پیامبر اسلام از زبان جرج شکور شاعر مسیحی و سراینده کتابهای «حماسه پیامبر (ص)»، «حماسه امام حسین (ع)» و «حماسه امام علی (ع)» پرداخته شده و در پایان نیز قسمتهایی از کتاب حماسه حسینی نوشته جرج شکور پیرامون حرکت کاروان امام حسین (ع) به کربلا و شهادت او و یارانش آورده شده است.
برگی از کتاب
شمر فریاد زد: بشتابید او را بکشید. «زرعه بن شریک» از پستترین ناپاکان، شمشیر بر آورد و بر شانه و گردن حسین (ع) زد و شاخهای بزرگ از باغستان کرامت را افکند. قامت بلند حسین (ع) بیتاب شد و بر زمین افتاد... (ص 55).
حسین (ع) شبانه با کاروانی بیمانند و بینظیر به راه افتاد. شگفتا چگونه هم خورشید در این قافله بود هم ماهها؟ پیاپی اخبار مختلف را در مییافت تا اینکه خبرهایی ناگوار بدو رسید که «دلهایشان با اوست لرزان و پنهان و شمشیرهایشان با اوست پیدا و آشکار». (ص186).