به گزارش کرب و بلا، از جمله کسانی که در سپاه عمر سعد به ثبت وقایع عاشورا پرداخت، قُرَه بن قیس تَمیمی حنظَلی است. هر چند که گفته شد به سبب حضور این افراد در سپاه مقابل یاران امام حسین (ع) ممکن است براساس کینه فردی و یا ترس از رعب و وحشتی که عبیدالله بن زیاد ایجاد کرده بود، گفتار و یا قلم آنها چندان با واقعیت و حقانیت قیام امام حسین (ع) هم راستا نباشد ولی به هر روی، بیان مشاهدات و وقایعنگاری آنها، منبع و مأخذ بسیاری از مورخان و مقتلنگاران قرار گرفته است.
قُرَه بن قیس تَمیمی با فرمانده خود در واقعه کربلا، حر بن یزید ریاحی همقبیله بود و روز سوم محرم، عمر بن سعد او را نزد امام حسین (ع) فرستاد تا از ایشان بپرسد چه چیزی او را به اینجا کشانده است. (بلاذری، انسابالاشراف، ج 3، ص 177).
او به نزد امام رفت و سؤال را پرسید و ایشان جواب دادند: «مردم شهر شما (کوفه) به من نامه نوشتهاند و مرا به شهرتان دعوت کردهاند. من به دعوت آنان به اینجا آمدهام، اگر ناراحتید، برمیگردم.». قره بن قیس، سخنان امام را شنید، خواست به اردوگاه عمر سعد برگردد اما در همین حین حبیب بن مظاهر از او خواست تا به یاران امام حسین (ع) ملحق شود و او در پاسخ حبیب گفت: نزد عمر سعد برمیگردم و حسین (ع) را ابلاغ میکنم و درباره پیشنهاد تو هم فکری خواهم کرد. به نزد عمر سعد رفت و دیگر بازنگشت. (تاریخ طبری، ج 5، ص 427).
جالب اینجاست که در روز عاشورا هنگامی که حر بن یزید ریاحی قصد پیوستن به امام حسین (ع) را داشت، قره نیز در کنار او بود. (مفید، الارشاد، ج 2، ص 99 ) و این ادعا را نیز بعدها کرده که اگر حر او را از تصمیم خویش آگاه میساخت، به همراه او به سوی حسین (ع) میشتافت. (تاریخ طبری، ج 5، ص 427، 456).
با این حال در لشگر دشمن باقی ماند و برخی رخدادهای عاشورا مانند پیوستن حر بن یزید به امام حسین (ع)، عبور دادن اهل بیت امام بر اجساد شهدا و سخنان زینب (س) آن زمان که از کنار نعش برادرش میگذشت از وی نقل شده است؛ وقایعی که ابومخنف با واسطه ابو زهیر عبسی از قره بن قیس نقل میکند. (تاریخ طبری، ج 5، ص 455).