به گزارش کرب و بلا، هنر نقالی و پردهخوانی از دیرباز به عنوان یکی از مظاهر هنری در روایتگری تاریخ اساطیری، تاریخ ادیان و رسم و رسوم پهلوانی مورد توجه هنرمندان و اهالی فرهنگ و فرهنگدوستان ایرانی بوده است. هنری که به ویژه در بخش پردهخوانی آن و برای تجسم و تداعی بیشتر ذهن مخاطب مبتنی بر پرده نقاشی است که به آن نقاشی قهوهخانهای میگویند.
یکی از روایات پُرمغز و پرطرفدار هنرمندان نقال و پردهخوان برای اجرای مجلس نقالی و پردهخوانی، روایت عاشوراست؛ با همه مقاتل و مقاطع زمانی آن که با سوز و گداز هنرمند نقال برای مخاطبان و با استفاده از ابزاری همچون پرده نقاشی قهوهخانهای اجرا میشود.
اما یک پرده نقالی ممکن است برشی از یکی از وقایع عاشورا باشد و یا مجموعهای از تعدادی از آنها که به تفکیک و البته به شکلی نهچندان منظم بر پرده توسط هنرمند نقاش، ترسیم شده است و از جمله ویژگیهای این پردههای نقاشی رعایت اصولی است که حرمت اهل بیت (ع) در آنها رعایت شده و در عین حال چهره دشمنان و آنهایی که در حق اهل بیت (ع) جفا روا داشتهاند به شکلی کریه و خبیث نقش شده است.
ما در نقاشی قهوهخانهای که پردهای از وقایع صدر اسلام و از آن جمله، شهادت امام حسین (ع) در واقعه عاشوراست برطبق یک سنت قدیمی چهره معصوم (ع) را غالباً مشاهده نمیکنیم و صورت ایشان با هالهای از نور پوشانده شده است و بعضاً اگر چنین اتفاقی را شاهد باشیم شمایلی از ایشان است که با هالهای از نور دور سر ایشان از باقی چهرهها تفکیک میشود.
با این حال این امر سنتی شد که در سایر تصویرگریهای مذهبی نیز متأثر و ملهم از نقاشی قهوهخانهای، تصویرگران از این قانون تبعیت کنند با این اصل که چهره اولیای الهی و شهدای دشت کربلا به شیوهای کاملاً هنرمندانه و زیبا نقش شده است که قابل تمیز از اشقیاست کمااینکه گفته شد اشقیا و دشمنان اهل بیت (ع) عموماً در این نقاشیها، چهرهای کریه دارند.
البته از ترکیببندی رنگ نیز میتوان در یک پرده نقاشی که معمولاً صحنههای آن پرتعداد است و شخصیتها به تعبیری در آن در هم فرو رفتهاند، به ویژه در صحنههای کارزار، اولیا را از اشقیا تشخیص داد که براین اساس اولیا را با رنگهایی شفاف و اصطلاحاً شارپ میتوان ملاحظه کرد و در مقابل اشقیا را معمولاً رنگ و رو پریده در اینگونه آثار نقش میشوند.
از دیگر وجوه بارز نقاشیهای قهوهخانهای در ترسیم تاریخ اسلام و به ویژه واقعه عاشورا، چهرههای تمامرخ همه شخصیتها به غیر از معصوم است و ما در هیچ کدام از آنها چهرهای را به شکل نیمرخ نمی ینیم و معمولاً این پردهها بر روی پوست دباغی شده حیوان حلال گوشت نقاشی میشدند که البته اکنون این امر بر روی پارچههای کرباس، متقال و یا چلوار آهار خورده نیز صورت میپذیرد.
هنرمندان نقال و یا پردهخوان در نقل آنچه که براساس مقاتل، قصد دارد آن را برای مخاطبان بازگو کند، هر از گاهی به پرده نقاشی شدهای که در اختیار دارد مراجعه کرده و با استفاده از چوبدستی که «مَن تشاء» نام دارد، اشاره به بخشی از پرده میکند که در حال روایت داستان همان بخش است.
اما نقاشی قهوهخانهای بیشتر در دوران پس از نهضت مشروطه رواج یافت و اگر خواسته باشیم به آثار معتبر این سبک هنری با موضوع عاشورا اشارهای بکنیم آثار دو هنرمند دوران مشروطه یعنی «حسین قوللر آقاسی» و«سید عرب» سرآمد هستند که هماکنون اصل آثار این دو هنرمند نقاش قهوهخانه در موزه رضا عباسی نگهداری میشود.