به گزارش کرب و بلا، حجت الاسلام و المسلمین محمدحسین مختاری؛ رئیس پیشین دانشگاه مذاهب اسلامی در قالب مطلبی با اشاره به ماهیت ظلمستیزانه حماسه عاشورا، آن را رویدادی در راستای معنابخشی به مبارزات جوامع بشری علی ظلم و ستم در طول ادوار تاریخی دانسته و مینویسد: حصول این مهم در بستر عدالت و اخلاق شکل میگیرد به این معنی که هر چیزی باید در جای خودش واقع شود و البته عقلانیت و بهرهگیری از حکمت به عنوان پیشنیاز اجرای عدالت باید مورد توجه قرار گیرد که همانا عقل و قلب سلیم امام در رسیدن به این هدف، بهترین هادی است.
وی در ادامه این مطلب مینویسد: اینچنین است که عقلانیت دینی با محوریت عدالت، کار را به کاردان (انسان کامل) میسپرد زیرا انتخاب غیرکاردان، اولین و آخرین ظلم در تحقق مدینه فاضله محسوب میشود. همانگونه که معاویه برخلاف پیمان صلح، یزید را به جانشینی برگزید که با مخالفت و عدم بیعت امام با حکومت ظالمانه یزید همراه شد. البته ریشه ساختاری این مسئله از امتزاج عرفان متحجر، خشک و مناسکی اسلام اشرافی با عرفان اباحهگری اسلام اموی پدید آمد که در واقعه عاشورا در مقابل اسلام نبوی قد علم کرد و در نهایت، ظالمانهترین و خشنترین تصاویر را رقم زد.
حجت الاسلام مختاری در مطلب خود تصریح میکند: اینجاست که عمق این جمله سیدالشهدا (ع) که فرمود: «وَ عَلَى الاِسْلامِ، ألسَّلامُ إِذْ قَدْ بُلِیَتِ الاُمَّهُ بِراع مِثْلَ یَزِیدَ»؛ (زمانى که امت اسلامى گرفتار زمامدارى مثل یزید شود، باید فاتحه اسلام را خواند)، اوج کفر و شرک دشمنان اسلام و ظلم بزرگ یزیدیان در نفی عدالت، آشکار میشود هر چند که قیام امام حسین (ع)، نابودی بنیامیه را به همراه داشت و به خوبی توانست اسلام را به مسیر اصلی خود بازگرداند.
این مدرس حوزه علمیه قم به ریشهیابی ظلم پرداخته و در ادامه مینگارد: از سوی دیگر باید دانست که ظلم از جهل ناشی میشود؛ جهلی که جامعه عصر امام حسین (ع) را فرا گرفت، اما نهضت حسینی، از باب قاعده حفظ نظام، صیانت از ساختار اجتماعی امت اسلامی، بر مدار عدالت طلبی و مبارزه با ظلم، آنان را از جهالت و گمراهی رهایی بخشید و به این خاطر است که در زیارت معروف اربعین میخوانیم: «وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِیکَ لِیَسْتَنْقِذَ عِبَادَکَ مِنَ الْجَهَالَهِ وَ حَیْرَهِ الضَّلالَهِ»؛ (او (حسین) خون پاکش را در راه تو نثار کرد، تا بندگانت را از جهالت و حیرت گمراهى نجات دهد.) داستان ظلمستیزی در نهضت حسینی، داستان پیوند امت و امامت است که از عقل عاطفی و زندگی محوری امام نشأت میگیرد؛ از سوی دیگر تحقق مصلحت مردم و ارتقای ساحت مادی و معنوی امت اسلامی بر مبنای حفظ نظام اجتماعی؛ نظریهای ثابت و تغییرناپذیر در نظام اسلامی خلق میکند که بر احکام و فروع دینی، حاکم و وارد است و در نهایت تقویت بنیاد امنیتی جامعه را رقم میزند.
وی تأکید میکند: نهضت امام حسین (ع)، مقولهای معرفتی، شهودی و سرشار از عشق و محبت است؛ لذا خانواده محوری، صلحگرایی و غایتمندی در زندگی؛ مهمترین شاخصه نهضت حسینی است و براین اساس شاهدیم که آن حضرت به هیچ عنوان شروع کننده جنگ نبود و تا آخرین لحظه، به هدایتگری لشکر دشمن پرداخت و در غروب عاشورا و در حالی که همه یاران آن حضرت به شهادت رسیدند و در آن وضعیت خشم انسانی بسیار طبیعی مینماید، اما ایشان با کرامت و عزت جنگید؛«فَقَدْ قاتَلَ کَریماً، وَقُتِلَ مَظْلُوماً»؛ (بزرگوارانه جنگید و مظلومانه کشته شد.)
رئیس پیشین دانشگاه مذاهب اسلامی جنگ آن حضرت در واقعه عاشورا را کریمانه نامیده و مینویسد: چنین کارزاری مُنبعث از حریت و آزادگی و رهایی از درون است که پیروزی نظریه پیوند عینیت و ذهنیت (صلح عزتمندانه و دفاع ارزشمدارانه) بر عینیتگرایی خشن و جنگمحور لشکر عمر سعد را طنینانداز کرد. این چنین جنگی در جهان جاوادنه شد و قلوب انسانهای آزاده را بیش از پیش به یکدیگر نزدیک کرد، به نحوی که عشق به آن حضرت فرازمانی و فرامکانی شد و حماسه عاشورا، حلقه وصل عدالتخواهی و ظلمستیزی در جوامع انسانی لقب گرفت و البته این دستاورد مهم ارمغان «فقه الدفاع» امام حسین (ع) است که با همذات پنداری مسلمانان و دیگر ادیان توحیدی و حتی دیگر جوامع بشری، با زیباییشناسی عاشورا از قبیل عاطفهورزی، ایثارگری و ظلمستیزی امام حسین (ع)، آینده روشن جهان را رقم زد.