به گزارش پایگاه تخصصی امام حسین علیهالسلام کربوبلا، حجت الاسلام یاوری گفت: یکی از محورهای مهم در زندگی و حیات علمی، فرهنگی و اجتماعی امامان شیعه (ع)، بررسی نقش آنان در شکل گیری و تعالی فرهنگ و تمدن اسلامی به ویژه در بخش نظام تعلیم و تربیت است. تاکنون نگاه جامع و کاملی به این موضوع نشده است و نسل امروز بر خود فرض میداند که الگویی از این نظام را داشته باشد تا بتواند ضمن عبور از بحرانهای موجود، به تعالی خود نیز فکر کند و جامعه اسلامی را در بخش نرم افزار و سخت افزار تعالی ببخشد.
نظامی که بتواند، در شرایط موجود، ضمن تولید محتوا و تدبیر امور علمی و فرهنگی برای عبور شیعه از بحرانهای سخت سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی، قدرت هماوردی با دیگر نظامهای مخالف را داشته باشد.
از شاخصههای علمی و فرهنگی این دوره، استمرار منع نگارش و نقل سیره نبوی (ص)، انحراف مردم از مسیر حقیقی اسلام، فقیه سازی در برابر فقه اهلبیت (ع)، حجیت بخشی به سخنان خلفا توسط قصه گویان و مبلغان، رشد دیدگاههای انحرافی اهل حدیث، بروز بدعتها، جعل حدیث، مُندرس شدن نشانههای دین، بازگشت به جاهلیت و دور شدن مردم از نور وجودی اهل بیت (ع) بود.
وی افزود: سیره امام سجاد (ع) به دلیل برخورداری از وضعیت ویژه بعد از واقعه کربلا و عصری که خفقان سیاسی بر فضای فعالیتهای شیعی وجود دارد، اهمیت دارد تا با تکیه بر آن به این سؤال پاسخ داده شود که سیاستگذاری و راهکارهای امام سجاد (ع) برای تعالی تمدن اسلامی در قالب توجه به نظام تعلیم و تربیت اسلامی چگونه ارزیابی میشود.
استادیار گروه تاریخ و تمدن دانشگاه باقرالعلوم (ع) گفت: پس از شهادت امام حسین (ع)، امام سجاد (ع) بر اساس نصب الهی به مقام امامت امت رسید. ولایت ایشان همزمان با حاکمیت بنی مروان و وضعیت بُغرنج اخلاقی اجتماعی جامعه اسلامی بود.
وضعیتی که در آن، مبارزه با تشیع و معارف آن امری عادی بود. عصری که شنیدن لفظ کافر برای حجاج بن یوسف حاکم عراق، بسیار آرام بخش تر از شنیدن لفظ شیعه بود. دورهای که بخشی از آن همگام با آزار و زندانی شدن شیعیان و امام آنان همراه بود.
امام سجاد (ع) در این شرایط سخت و همراه با تقیه، امامت امت را عهده دار شد. ایشان درباره وضعیت فکری جامعه عصر خویش فرمودند: «در مکه و مدینه بیست نفر مرد پیدا نمیشد که ما را دوست داشته باشند.»
وی اظهار داشت: از شاخصههای علمی و فرهنگی این دوره، استمرار منع نگارش و نقل سیره نبوی (ص)، انحراف مردم از مسیر حقیقی اسلام، فقیه سازی در برابر فقه اهلبیت (ع)، حجیت بخشی به سخنان خلفا توسط قصه گویان و مبلغان، رشد دیدگاههای انحرافی اهل حدیث، بروز بدعتها، جعل حدیث، مُندرس شدن نشانههای دین، بازگشت به جاهلیت و دور شدن مردم از نور وجودی اهل بیت (ع) بود.
بنی امیه با روشهای گوناگون تلاش کردند تا مرجعیت امام سجاد (ع) مطرح نگردد و مردم را به سمت خود کشانده و طبق مکتب خلفا بپرورانند. چنانکه اقدامات آنان به جایی رسید که شیعیان مناطق مختلف از جمله خراسان احکام حج و احکام حلال و حرام خود را نمیدانستند.
توجه جدی امام سجاد (ع) به عنوان فرزند رسول خدا (ص) و مفسر حقیقی اسلام ناب، به وضعیت علمی و آموزشی حاکم بر جامعه و برقراری کرسی درس، زمینهای را فراهم کرد تا گروههای مختلفی از شیعیان و عامه چون محمد بن مسلم زُهَری از علمای عامه، قیس بن ماصر، حُمران بن اعین و ابوخالد کابلی از دانشمندان شیعه، نزد امام کسب علم کردند.
وی درباره فعالیتهای تربیتی و آموزشی امام سجاد (ع) گفت: امام سجاد (ع) با در نظر گرفتن شرایط، برای پیشروی جهان تشیع، به یکسری اقدامات اساسی دست زد. یکی از مهمترین اقدامات ایشان در جهت تبیین رهبری نظام آموزشی امامیه، ارائه مفهوم دقیق امامت و کارکردهای علمی و آموزشی آن در برابر شاخصههای غلط حاکم بر جامعه اسلامی بود. ایشان فرمودند: «اهل بیت (ع) وارثان علم رسول خدا (ص) هستند. همه علوم نزد ماست. ما برگزیدگان خدا و اوصیای رسول خدا (ص) هستیم و از هر فرد دیگری در آموزش قرآن و دین سزاوارتریم.»
نصر بن اوسطائی میگوید: «علی بن حسین (ع) به من میگفت: مردم برای پرسش سؤالهایشان به کجا میروند؟ گفتم: اینجا و آنجا میروند. امام (ع) فرمود: به آنان بگویید که نزد من بیایند.»
حجت الاسلام یاوری گفت: امام سجاد (ع) در عرصه نظام آموزشی فعالانه کار خود را آغاز کرد. ایشان با استناد به سخنان رسول خدا (ص) بر جایگاه رفیع علم آموزی در نزد پروردگار و نگارش و تدوین آموزهها تأکید داشت. امام در فضای ممنوعیت نقل و نگارش سیره، به آموزش فرزندان خود اهتمام ورزید. امام سجاد (ع) علاوه بر آنکه جمعهها در مسجد مدینه کرسی درس داشت، مردم مطالب ایشان را نوشته یا حفظ میکردند.
در دیگر اوقات نیز در منزل خویش کرسی درس و پاسخ گویی به سؤالات داشت. همچنین برای تشویق و برانگیختن حلقههای درسی، در کنار دانشجویان مینشست و میفرمود: «علم را از هر که و هر جایی که میتوانی فرا بگیر و بخواه.» او طالب علم را تکریم، آداب متعلمان را به آنان میآموخت، حقوق معلم را گوشزد و تکرار میکرد.
توجه جدی امام سجاد (ع) به عنوان فرزند رسول خدا (ص) و مفسر حقیقی اسلام ناب، به وضعیت علمی و آموزشی حاکم بر جامعه و برقراری کرسی درس، زمینهای را فراهم کرد تا گروههای مختلفی از شیعیان و عامه چون محمد بن مسلم زُهَری از علمای عامه، قیس بن ماصر، حُمران بن اعین و ابوخالد کابلی از دانشمندان شیعه، نزد امام کسب علم کردند. شیخ مفید (م 413 ق) مینویسد: «فقهای عامه، علوم زیاد و مطالب مشهوری از موعظهها، دعاها، فضائل قرآن، حلال و حرام، مغازی و ایام العرب را از امام سجاد (ع) نقل کردهاند.»
این کارشناس تاریخ اسلام درباره بحرانهای زمانه امام سجاد (ع) گفت: یکی از مسائل اصلی این دوره، رشد فقیهان سنی بود. عصری که بنا بر گفته منابع روایی و تاریخی عصر فقاهت نام گرفت. فقهای هفتگانه، که برخی از آنان از خاندانهای بزرگ و مشهور در نزد عامه مردم بودند، ظهور کردند. امام سجاد (ع) کاری کرد که به آگاه ترین فرد به فقه در مدینه و افضل دانشمندان زمان خویش شهرت یافت.
وی در طول 34 سال فعالیت علمی و فرهنگی میراث عظیمی را برای تشیع باقی نهاد و آنان را از سخت ترین بحرانها عبور داد. نتیجه علمی و عملی فعالیتهای امام آن بود که ضمن عرضه فقه نبوی (ص) به علمای عامه، برخی از باورهای فقهی آنان را تصحیح و به مبارزه با فقیهان درباری که جعل حدیث میکردند، پرداخت. همچنین تبیین و تدریس آموزههای امامیه را در دستور کار خود قرار داد و نتیجه آن حضور بسیاری از شیعیان نزد وی بود. چنانکه ابوخالد کابلی و قاسم بن عَوف از درس محمد بن حنفیه جدا شده و به همراه برخی از خاندان اَعین از جمله عبدالملک و حُمران به تشیع پیوستند.
حُمران بن اَعین و قیس بن ماصِر نیز از کسانی بودند که دانش کلام را از امام سجاد (ع) آموختند. آنان با شرکت در مجالس مناظره به دفاع و تبیین آموزههای شیعی میپرداختند. حُمران علم نحو و قرائت را از ابوالاسود دُؤلی فرا گرفت. وی از فقها و قراء کوفه بود و بعدها نوشتههای خود را بر امام باقر (ع) قرائت کرد.
حجت الاسلام یاوری گفت: از دیگر اقدامات اساسی امام سجاد (ع) در بازسازی و کادرسازی نظام آموزشی شیعه با توجه به بدیل سازی دستگاه خلافت، تربیت شاگردان بود. شاگردان مبرزی که با کسب علم از محضر امام در مدینه، اساس مدرسه فقهی و تفسیری فعالی را بنیان نهادند. در این میان میتوان به قاسم بن محمد بن ابیبکر، ابوخالد کابلی، محمد بن جُبَیر بن مُطعِم، یحیی بن اُمطویل، جُبَیر بن مطعم، سعید بن جُبَیر، ابوحمزه ثُمالی، جابر بن عبدالله انصاری، حُمران بن اعین و قیس بن ماصِر اشاره کرد.
این شاگردان افزون بر برقراری کرسی درس در مساجد و مراکز دینی، سهم بسزایی در نگارش میراث مکتوب داشته و موفق به بقای شیعه و گسترش آن شدند. روش کار آنان اهتمام به نقل سخنان رسول خدا (ص) و ائمه اطهار (ع) بود. آنان برای حراست از این میراث، صحت آنچه را میشنیدند، از خود امام جویا میشدند. به عنوان نمونه میتوان به عرضه صحیفه الزهد امام سجاد (ع) از سوی ابوحمزۀ ثُمالی بر خود آن حضرت اشاره کرد.
وی با بیان اینکه ابوحمزه ثُمالی راوی رساله حقوق امام سجاد (ع) است، گفت: او سخنان امام را یادداشت و منتشر میکرد. او میگوید: «به نوشتهای برخوردم که در آن گفتاری از امام سجاد (ع) درباره زهد بود. آن را نوشتم و به حضور امام بردم و بر ایشان عرضه کردم. امام آن را شناختند و درستی نوشته و هر چه در آن بود را تأیید کردند.» ابوحمزه افزون بر تألیف آثاری چون النوادر، تفسیر القرآن و الزهد، جلسات درس تفسیر و فقه داشت که فقیهان دور وی جمع میشدند. این تلاش آموزشی مورد توجه شیعیان و عامه بود. بعدها امام رضا (ع) نیز او را به سلمان و لقمان حکیم تشبیه کرد.
وی در ادامه گفت: حُمران بن اَعین و قیس بن ماصِر نیز از کسانی بودند که دانش کلام را از امام سجاد (ع) آموختند. آنان با شرکت در مجالس مناظره به دفاع و تبیین آموزههای شیعی میپرداختند. حُمران علم نحو و قرائت را از ابوالاسود دُؤلی فراگرفت. وی از فقها و قراء کوفه بود و بعدها نوشتههای خود را بر امام باقر (ع) قرائت کرد. یکی دیگر از کسانی که در این دوره از فعالیت علمی و آموزش دست بر نداشت، عبدالله بن عباس بود. او در مکه فعالیتهای خود را ادامه داد و به دلیل داشتن باورهای شیعی، مورد خشم دستگاه بنی زبیر قرار گرفت و به طائف تبعید شد.
در عصر امام سجاد (ع) ، افزون بر مردان، زنان نیز کرسی درس و تدوین آثار علمی داشتند. چنانکه طبق گزارش نجاشی (م 450 ق)، عَلیّه، دختر امام سجاد (ع) دارای کتاب و بر اساس گزارش ابوالفرج اصفهانی (م 356 ق)، سکینه دختر امام حسین (ع) در دانشهای ادبی و نقد شعر پایگاه والایی داشت.
ابن عباس، در این دوره توانست شاگردانی چون سعید بن جُبیر را تربیت کند که مردم را برای دریافت علم به او ارجاع دهد. جابر بن عبدالله انصاری نیز هر بامداد به خانه امام سجاد (ع) میرفت و از محضر امام باقر (ع) کسب علم مینمود و این امر موجب تعجب و اعتراض مردم مدینه شده و میگفتند: «صحابی پیامبر (ص) از این کودک آموزش میبیند.» جابر صحیفهای داشت که دست به دست در میان دانشمندان میگشت و از روی آن قرائت میکردند.
ابن ابی بَشیر گوید: «به پدر سُفیان بن عُیَینَه گفتم چرا تو مانند سلیمان یَشکُری از جابر روایت نمیگویی؟ گفت: برای این که سلیمان مینوشت، ولی من نمینوشتم. به همین دلیل صحیفه جابر نزد او بود و قَتَادَه بن دِعَامَه نیز از سلیمان یَشکُری آن را نسخه برداری کرد.» در گزارش دیگری، صحیفه جابر نزد گروهی بوده و آن را بر قَتادَه و حسن بصری عرضه کرده و اجازه استفاده از آن را دادهاند.
استادیار گروه تاریخ و تمدن دانشگاه باقرالعلوم (ع) گفت: در عصر امام سجاد (ع) ، افزون بر مردان، زنان نیز کرسی درس و تدوین آثار علمی داشتند. چنانکه طبق گزارش نجاشی (م 450 ق)، عَلیّه، دختر امام سجاد (ع) دارای کتاب و بر اساس گزارش ابوالفرج اصفهانی (م 356 ق)، سکینه دختر امام حسین (ع) در دانشهای ادبی و نقد شعر پایگاه والایی داشت.
وی در پایان گفت: در یک جمع بندی میتوان گفت، امام سجاد (ع) با در نظر گرفتن اهتمام خلفا در منع نگارش سیره و تلاش مضاعف علمای اهل سنت در برقراری کرسیهای درس فقه در ترویج آموزههای مکتب خلفا، به صدور فتوا و نقد فتاوای عامه، مناظره و نقل حدیث رسول خدا (ص) پرداخت و بدین وسیله محل رجوع مردم و دانشمندان از عامه و امامیه قرار گرفت. ایشان با ظهور در سیمای یک فقیه و محدث آگاه به سیره نبوی (ص)، احیاگر فقه امامیه بود.
اگر چه شیعیان در این دوره در عرصههای گوناگون از سوی حاکمان تحت کنترل بودند، گاهی فرار کرده و برخی از آنان شهید شدند، اما برخی از بزرگان آنان عرصه آموزش و پژوهش را ترک نکرده و برای تداوم فعالیتهای علمی و آموزشی، با راهکارهای مختلف افزون بر نفی انحصار عالمان درباری اهل سنت در علم، به حراست از میراث شیعه و ترویج علوم به ویژه در حوزه فقه و حدیث پرداختند. کمترین نتیجه فعالیتهای آنان، حفظ اسلام ناب و هویت شیعه، تمایز آموزههای امامیه از دیگران و عبور آنان از بحرانهای موجود بود.
یکی از رسالتهای «کربوبلا» اطلاعرسانی در حوزه امام حسین علیهالسلام است که در راستای این رسالت، رویدادهای خبری را پوشش میدهد و مصاحبه با افراد صاحب نظر را به صورت غیرجانبدارانه در جهت تبیین دیدگاههای مختلف منتشر میکند. در نتیجه نظر افراد مصاحبه شونده لزوما همان دیدگاه «کربوبلا» نخواهد بود.