سیزدهم جمادیالآخره را منسوب به حضرت امالبنین علیها سلام میدانند و به عنوان سالروز رحلت ایشان اقامه عزا میکنند. به همین بهانه به معرفی اجمالی کتابی بپردازیم که مختص شعر و زندگی این بانوی مجلله تدوین و تنظیم شده است.
شناسنامه کتاب
نام کتاب: امالبنین (ع) در آینه شعر
مقدمه: به قلم علیاکبر مهدیپور
تقریظ: غلامرضا سازگار «میثم»
گردآورنده: محمد خرمفر
ناشر: انتشارات دلیل ما
شهر: قم
چاپ: بهار 1391
شمارگان: 2000 نسخه
قطع: وزیری
صفحات: 544 صفحه
گویا هنوز غیر از کتاب فوق، کتاب در خور دیگری، خاص شعر و زندگی حضرت امالبنین (ع) متشر نشده و یا لااقل ما سراغ نداریم؛ پس به نوعی میتوان گفت در زمینه خودش منحصر به فرد است. البته چند سالی یکی از روحانیان مشهد که علاقه وافر به شعر و جمعآوری دواوین شعرا دارد به نام جناب موسیالرضا اسدی مشغول جمع اشعار در همین زمینه است که امیدواریم اثر منقحی شود و به زودی به زیور طبع آراسته گردد.
بگذریم؛ در کتاب فوق، محقق ارجمند جناب استاد علیاکبر مهدیپور در مقدمهای قریب به 200 صفحه به طور مبسوط به شرح زندگانی حضرت امالبنین (ع)، از نام و نسب گرفته تا ازدواج ایشان با حضرت امیرالمؤمنین (ع)، تا شرح فرزندان، تا وقایع بعد از عاشورا و حتی کراماتی که از توسل به این مادر دیده و شنیده شده، پرداخته است.
مؤلف یعنی جناب خرمفر که خود از ذاکران شهر قم هستند، در پنج فصل اشعار را دستهبندی کردهاند:
- قصاید و غزلیات
- ترکیببندها و مسمطها
- مثنویها
- رباعیات و دوبیتیها و چهارپارهها
- اشعار عربی
در این فرصت به سه نمونه شعر از کتاب مذکور در سه قالب شعری (به ترتیب دوبیتی * رباعی * غزل) بسنده میکنیم:
علیرضا توانــا
به گلزار ولایت، یاس دارم
به گنج معرفت، الماس دارم
برای یاری فرزند زهرا
خدا را شاکرم، «عباس» دارم
جواد هاشمی «تربت»
ای ام بنین که فاطمه بودت نام!
از ما به تو و چار شهید تو، سلام!
دیروز، کنار چار فرزند علی
امروز، کنار تربت چار امام
سید رضا مؤید
دوباره اشک عزا جا به چشم ما کرده است
عزای آنکه مدینه بر او نوا کرده است
عزای آنکه به امالبنین گرفت لقب
که او معامله عشق با خدا کرده است
مدینه فاطمه دیگری ز کف داده
کسی که خدمت گلهای مرتضی کرده است
سلام باد بر آن زن! که بر رخ زینب
ز بعد فاطمه آغوش مهر وا کرده است
یگانه مادر آزادهای که چار شهید
بپروریده و تقدیم کربلا کرده است
بقیع! اشک بیفشان ز داغ این بانو
که در حریم تو یک عمر گریهها کرده است
بقیع! حُرمت او را نگاه دار که او
به عهد دوست چو عباس خود وفا کرده است
به یاد چار عزیزش کنار چار مزار
اگر چه با دل خونین عزا به پا کرده است،
ولیک گریه او بود نذر داغ حسین
که زندگانی خود را به او فدا کرده است
دمی که روضه عباس خوانْد و عاشورا
به قلب دشمن خود نیز رخنهها کرده است
که ای عزیز دلم! قطع باد آن دستی
که دستهای رشیدت ز تن جدا کرده است!
به چشم مادرت، ای کاش مینشست آن تیر!
که بست چشم تو را و به مرگ وا کرده است
ز مشک، آب و ز چشم تو خون به خاک بریخت
چه تیر بود و کماندار کاین جفا کرده است؟!
شب وفات تو مادر، «مؤید»ت بسرود
دوباره اشک عزا جا به چشم ما کرده است
برای مشاهده مجموعه اشعار غلامرضا سازگار در سایت کربوبلا اینجا، مجموعه اشعار جواد هاشمی (تربت) اینجا، مجموعه اشعار علیرضا توانا اینجا و مجموعه اشعار سید رضا مؤید اینجا را کلیک کنید. همچنین میتوانید برای مشاهده بیش از 6500 شعر عاشورایی از بیش از 1100 شاعر به بخش اشعار سایت کربوبلا مراجعه کنید.