و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین
السلام علیک یا وارث آدم صفوه الله السلام علیک یا وارث نوح نبی الله السلام علیک یا ثار الله
اشهد انک قد اقمت الصلاه و آتیت الزکاه و امرت بالمعروف و نهیت عن المنکر.
سلام بر شما استادان و سروران عزیز و خواهران و برادران دانشجو. امیدوارم مجلسی را که به یاد و نام سالار شهیدان برگزار کردهاید مورد عنایت آن بزرگوار قرار بگیرد و خداوند اجر کبیر و ثواب فراوان به شما عطا فرماید و همچنین از توجه و عنایتی که به برادر مهمانتان کردهاید سپاسگزارم.
امیدوارم بتوانم در این چند دقیقهای که خدمتتان هستم آنچه را که شایسته این احسان است ادا کنم و سخنانی بگویم که به کار شما بیاید هر چند گمان نمیکنم در این باره چیز تازهای داشته باشم به هر حال امیدوارم خداوند ما و شما را مورد عنایت خود قرار دهد و امید دارم در این روزهای بزرگ این قدمها را در روز رستاخیز بر صراط نلرزاند. انشاءالله.
مهمترین حادثه بعد از رحلت رسول خدا (ص)
حادثه سال 61 ه.ق به تحقیق مهمترین حادثهای است که در تاریخ اسلام پس از رحلت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم رخ داده و اینکه میگویم مهمترین، نه از نظر عده و مانند آن زیرا جنگهای فراوانی بعد از پیامبر (ص) رخ داد در داخل و خارج حوزه اسلامی که به نوشته مورخان 100 هزار نفر، 150 هزار نفر، 200 هزار نفر در آن شرکت کرده بودند؛ بنابراین از نظر عده و مانند آن، این واقعه مورد نظر من نیست.
یعنی در عظمتش دخیل نیست و نه از آن جهت که پسر دختر پیامبر (ص) در آن شهید شد؛ زیرا همه شما میدانید که همه امامان ما شهید شدند، علی علیهالسلام در محراب عبادت شهید شد، امام حسن (ع) و امام حسینبنعلی (ع) نیز شهید شدند.
اما آنچه مهم است این است که هنوز بیش از نیم قرن از رحلت رسول اکرم (ص) نگذشته بود و هنوز فرموده رسول اکرم (ص) در مکه معظمه در گوش مردم طنینانداز بود که مردم، من از میان شما میروم ولی از این تاریخ خون و مال شما بر یکدیگر حرام است تا روزی که خدایتان را ملاقات کنید.
هنوز بیش از نیم قرن از رحلت رسول اکرم (ص) نگذشته بود و هنوز فرموده رسول اکرم (ص) در مکه معظمه در گوش مردم طنینانداز بود که مردم، من از میان شما میروم ولی از این تاریخ خون و مال شما بر یکدیگر حرام است تا روزی که خدایتان را ملاقات کنید.
هشدار رسول خدا (ص) به امت اسلامی
یعنی شما امت اسلامی هستید و امت اسلامی حق ندارد ز هیچ روی به روی دیگری شمشیر بکشد مگر خدای ناکرده کسی مرتکب گناهی شود که کیفر آن قتل باشد و آن گناهها هم در فقه اسلامی عنوان شده است: قتل نفس است، ارتداد است و دو سه مورد دیگر که عنوان کردهاند. سیدالشهدا (ع) چه کرده بود؟ چه گناهی مرتکب شده بود که بایستی دسته جمعی بریزند و او را بکشند و از آن بدتر به زن و فرزندان هم رحم نکنند و مردان بالاتر از 14 سال سن را بکشند و زنان را اسیر کنند؟
گناه حسین (ع) چه بوده است؟
میدانید این کیفر برای چه طبقهای است؟ کافران حربی، یعنی اگر کافران حمله کردند به حوزه اسلامی یا بر اساس غزوه که یکی از واجبات اسلامی است مسلمانان حمله کردند، رفتند، به سرزمین کفر و کافران حربی را از پای در آوردند مالهای آنها حلال اینهاست، زنهایشان به اسارت میروند و کودکان نابالغ هم و بالغها کشته میشوند. آیا سیدالشهدا (ع) کافر حربی بود؟ چه گفته بود؟ سیدالشهدا (ع) گفته بود من بیعت نمیکنم با یزیدبنمعاویه. مگر بیعت نکردن با خلیفه وقت بر فرض اینکه بگوییم خلیفه وقت است، کیفرش قتل است؟
شما کم و بیش با تاریخ اسلامی آشنایی دارید؛ در صلح حدیبیه وقتی آمدند گفتند عثمان را به قتل رساندند و کشتند، رسول اکرم (ص) بیعت گرفت از مسلمانان که بروند و با آنها بجنگند، چند نفری هم بیعت نکردند، رسول اکرم (ص) متعرض آنها نشد.
در بیعتی که با امیرالمؤمنین سلام الله علیه کردند، پس از کشته شدن عثمان عدهای چند نفری و شاید هم عده قابل توجهی با امیرالمؤمنین (ع) بیعت نکردند، امام (ع) هم متعرض آنها نشد. حتی وقتی که پس از سال 41 ه.ق معاویه خود را خلیفه مسلمانان خواند چند نفری از رؤسای انصار با او بیعت نکردند، ظاهرا معاویه متعرض آنها هم نشد هر چند در خفا آنها را کشتند.
پس بیعت نکردن با خلیفه وقت گناهی نیست و هر چه باشد گناهی نیست که کیفر آن قتل باشد، چرا این طور شده بود؟
باز در تاریخها و مقتلها خواندهاید که سیدالشهدا (ع) از مکه حرکت کرد و آمد به طرف عراق تا زمانی که برخورد کرد به جریان حربنیزید ریاحی. حضرت (ع) میآمد و از آنجا که حر جلوی راه حضرت را گرفت و گفت اینجا باید بمانید تا تکلیف روشن شود، در 5 نوبت نماز حر با سپاهش میآمد و به سیدالشهدا (ع) اقتدا میکرد.
صحابهای بودند که رسول اکرم (ص) را دیده بودند و با چشم خود احترام رسولالله (ص) را به نوهاش دیده بودند. چرا آنها دست روی دست گذاشتند؟ چرا حاضر شدند چنین ننگی در تاریخ اسلام به وجود آید؟
به فاصله 4 روز میبینیم همان کسی که شایستگی امامت مسلمانها را دارد و همان کسی که دو طرف با او نماز میخواندند، کافر حربی به حساب میآید. چه شد؟
چه عاملی باعث شد که حوزه مسلمانی اینقدر دگرگون بشود؟
متأسفانه این جنبه عزاداری و گریه کردن بر سیدالشهدا (ع) که بسیار جنبه والایی است و پر فضیلت، بر قسمتهای دیگر سایه انداخته است و کمتر ذهنها متوجه میشود که این تاریخ را تحلیل کند ببیند چه عواملی پیدا شده بود که چنین دگرگونی در حوزه اسلامی پیدا شد و آیا این دگرگونی مختص سال 61 ه.ق است؟ و یا باز هم ممکن است که در حوزه اسلامی چنین حادثهای پیش بیاید؟ البته نه با شدت رخ داده درباره سیدالشهدا (ع). چون تئوری امامت [در ظاهر] خاتمه یافته است و وجود مبارک امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف الان در غیبت است بنابراین امام معصوم (ع) نخواهد بود اما ممکن است که کسانی قیام کنند برای باز کردن راه امام و بخواهند سنتی را احیا کنند و بدعتی را براندازند.
آن روز در قلمرو فقه اسلامی در 4 شهر بزرگ که سرنوشت مسلمانان را تعیین میکردند یعنی مکه، مدینه، کوفه و بصره و [البته باید] دمشق را هم اضافه بکنیم، صحابهای بودند که رسول اکرم (ص) را دیده بودند و با چشم خود احترام رسولالله (ص) را به نوهاش دیده بودند. چرا آنها دست روی دست گذاشتند؟ چرا حاضر شدند چنین ننگی در تاریخ اسلام به وجود آید؟ اینها را بایستی بررسی کرد مخصوصا آنها که سیاستگزار هستند. این عوامل را باید در حوزهها سنجید که خدای نخواسته یک تحولی در جامعه اسلامی پیش نیاید که منجر به چنین حادثهای ناگوار شود.
همیشه امتحان خدا پشت سر ماست، بالای سر ماست. خداوند مؤمنان را بیآزمایش رها نمیکند، اینها را میآزماید تا سره از ناسره تمیز بیاید. امت پیغمبر (ص) در حادثه کربلا آزموده شد. اکثریت، بلکه اکثریت قریب به اتفاق در امتحان مردود شدند. تنها تنی چند ماندند که روسفید از امتحان بیرون آمدند.
سیدالشهدا (ع) هم خودش همین را فرموده است؛ مردم بنده دنیایند دین را میخواهند تا کارهای زندگیشان را با آن سر و صورت بدهند اما وقتی امتحان بشوند دینداران کماند. خواهران و برادران، خالصانه از خداوند بخواهید که ما را در مقام امتحان بر نیاورد و اگر مشیت او قرار گرفت که امتحان بشویم عنایت او ما را یاری کند تا از امتحان پیروز بیرون بیاییم والا خیلی دشوار است.
ادامه دارد...
برای مطالعه ادامه سخنان دکتر سید جعفر شهیدی میتوانید به گزارش «عاشورا پشتوانه تشیع» مراجعه کنید.